حسودی که نه حسرت بعضیاواقعاخوش شانسن
طرف فقیربوده پول نونشون رونداشتن ولی خوشگل بوداخلاقشم به نظرمن خوبه ولی شوهرم میگه اخلاقش خوب نیس وخیلی افاده داره وبه شوهرش دستورمیده همش والکی قهرمیکنه
این خانوم همسردوست شوهرم هستن
دوست شوهرم خیلی پولداره وعضش عالیه کمی گاهی بهش حسادت میکنم ماشینشون عالی خونه کارخونه و... ولی ماصفر وهرچی داره شوهرم ازخودشه شوهرم خیلی موفقه خیلی تلاش کرده ولی پدرپولدارنداره
منم زیبام ولی گاهی باخودمقیافشومقایسه میکنم
رفته بودیم حرم حلقه دستش نکرده بودیه خانومی جلومنوگرفت گفت سلام وخوبین وفلان بعدگفت این دختره کنارت مجرده گفتمنه گفت خب پس هیچی مرسی خداحافظ رفتم گفتم بهش گفت زیادبرامپیش اومده
نمیخوام ناشکری کنم ولی خوش به حالش یه دفعه ازفقیر تبدیل شی به همچین پولداری
ماکه ازاول قسرمتوسط بودیم باشوهرمم اختلاف طبقاتی نداریم البته باخودشونرم چگرنه خانواده شوهرم ازماضعیف ترن