سلام با اجازه خانوم دکتر
من مشکلمو اینجا مینویسم چون خیلی از نظرات شما و بقیه دوستان خوشم اومد
مشکل من دوست دختر سابق نامزدم هست، ک باهم دوست بودیم و ب تازگی نامزد شدیم بین خانواده ها فعلا حتی جشنی هم گرفته نشده فقط دوتا خانواده آشنا شدیم صیغه محرمیت خونده شده
این دختر خانوم ب گفته نامزدم ک اصلا آدم دروغگویی نیست بعد از اینکه رابطشون تموم میشه هی با اصرار و زنگ پیام نامزد اونو ب رابطه بر میگردونده؛ اینو میگم چون هنوزم همین کارو میکنه و ب خیال خودش دوباره میتونه این کار انجام بده
از روزی ک من وارد زندگی نامزدم شدم تا ب الان چندین مرتبه پیام داده و هیچ بازی ب گفته نامزدم ایشون جواب ندادن ولی هم چنان اون پیام داده ،
هربار التماس خواهش تمنا تهدید ب خود کشیو اینا و…
منو نامزدم خیلی همو دوست داریم و همه چی خوبه
جز این خانوم ک واقعا برام دردسر بزرگی شده
پیامای این خانوم خیلی منو بهم میریزه ب شدت رو روح روانم و زندگیم تاثیر میذاره علتش شاید عدم اعتماد ب نفس خودم باشه و اینکه همیشه نامزدم میگه نسبت بهش عذاب وجدان دارم ک علت پرسیدم گفت اولین دختری بوده ک باهاش دوست شدم و هدفم از دوستی باهاش این بوده ک یاد بگیرم با دخترا چطور بر خورد شه و برای همین میگخ حس میکنم بهش بدی کردم!!!
دلیل بعدی اینه ک نامزد من خیلی دهن بین هستن اگ بخوام ی مثال براتون بزنم ؛ اینه ک یکبار این خانوم ب نامزد من پیام داده و از حساب بانکیش برای نامزد من شات فرستاده و گفته ک حاضرم هرچی داری بدم ببینمت با مثلا بزگردی بعد من همون روز در مورد خرید گرونی ک با پول پدرم داشتم حرف زدم و نامزدم یهو رفت تو خودش ک گفتم مشکل چیه گفت فلانی تو زندگی من نیست ب فکر منه و تو ن 😐😐😐
خلاصه من سر همین مسائل خیلییی روحیم داغون شده احساس خطر میکنم
تو آخرین پیام ب نامزدم گفته بود خودمم میکشم و نامزد ساده من باورش شده بود
هربار ک پیام میذه چند روز بین منو نامزدم دعواشت ب گفته خودش تاژع مثلا از ده بار پیام دادن فقط دوبارشو برای من میگخ و خودش بلاک میکنه اما همون. دوبار هم منو داغون میکنه
امروز یهو نامزدم گفت راستی دختره خودشو نکشت گفتم وا مگه باور کردی از کجا فمهیدی گفتتم پیام داد باز معلومه ک نمیکشه
گفت ن دیدمش 😭😐گفنم کجا گفت محل کار و حالا نمیدونم از کی هست ک همو می بیننن
ولی گفت ک دیروز دیدمش و خیلی هم با بد اخلاقی باهام برخورد کرده
همکار نشذن ولی نامزد من تو هر شیفت کاری شایذ چند بار اون خانوم ببینه این قضیه دیگه خیلی برام سخته
بنظز شما چطور میدونم کنترلش کنم
حتی ب اینکه نامزدی و قید دوست داشتن هم بزنم فکر میکنم ولی ضعیفم و خیلی داغون
نامزدم بارها گفته تو نباشی هم من ب اون بز نمیگردم ولی خب برام ی خطر بزرگه
من زندگیمو. دادم ب بهای عشقم کارم شغلم و خیلی چیزای دیگه الان خیلی برام سخته دل کندت
خیلی عذر میخوام ک طولانی شد ❤️❤️❤️❤️❤️