2777
2789
عنوان

بچه های شما هم دورشون خالیه

269 بازدید | 29 پست

پسرم اکثرا تنهاست ۳ سالشه خانواده هامون که خیلی باهامون رفت و آمد نمی کنن شوهرمم تا می رسه می خوابه پسرم فقط منو داره گاهی می بریمش پارک ولی چون صحبت نمی کنه ارتباط گرفتن با بقیه براش سخته. الانم میره گفتار درمانی ولی تنها بودنش خبلی اذیتم می کنه چیکار کنم

من با خانواده خودم ارتباط دارم که  اختلاف سنیش با بچه خواهرم ده ساله و اون بزرگ شده

خانواده شوهرم سن هاشون بالاست بچه من با نوه خواهر شوهرم و نوه بردار شوهرم تو رنج سنی که با اونا ارتباطی نداریم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


خودتون باهاش بازی کنین

یه بچه دیگه بدنیا بیارین

برنامه ریزی کنین که مثلا : شنبه قایم باشک بازی باهاش کنین/ یکشنبه:ببرین پارک/‌دوشنبه: خونه اقوام/.... همه روزهای هفته رو برنامه بریزین و تو اون روز، اون بازی رو بیشتر باهاش انجام بدین

دوتا خواسته ازتون دارم:۱.برا ظهور مهدی فاطمه(عج) که سرور همه مون هست و با اومدنش، علت خلقت خودمونو میفهمیم دعا کنیم...دیگه سرگرم و سردرگم تو دنیا نیستیم اونموقع، ان شاءالله خدایا خاضعانه و با ناله و گریه، ازت ظهور آقامونو میخوام....یا امام حسین واسطه شو۲. برا دوستی دعا کنین که قلبا ازم درخواست دعا کرده بود و خواسته و دعاشو هم گفته بود. من دیگه اون دوست رو تو دنیا شاید روزی نخواهم دید، اما مرتب در ذهنم هست و دعاش میکنم، اگه دعام هم مستجاب شده، نمیدونم و نمی فهمم...فقط میخوام شمام هم دعا کنین خدا خواسته دلشو بده... دنیا چقدر تنگه

شرایط سخته و نمیشه بچه دوم آورد ...

ولی اونایی که دو تا بچه هستن و فاصله سنی‌شون حداکثر ۲_۳ سال است این مشکل رو ندارند ...

خودت باهاش زیاد حرف بزن؛ بازی های مناسب سن بخر باهاش بازی کن 

تو خانواده و دوست و آشنا اگر کسی یچه کوچک داره باهاش ارتباط برقرار کن و بزاز بچه ها باهم بازی کننده

عزیزانی که همه گفتین بچه تون تنهاست

چرا یه بچه دیگه بدنیا نمیارین؟

خخخیلی رو بقیه بچه‌ها اثر مثبت داره

دوتا خواسته ازتون دارم:۱.برا ظهور مهدی فاطمه(عج) که سرور همه مون هست و با اومدنش، علت خلقت خودمونو میفهمیم دعا کنیم...دیگه سرگرم و سردرگم تو دنیا نیستیم اونموقع، ان شاءالله خدایا خاضعانه و با ناله و گریه، ازت ظهور آقامونو میخوام....یا امام حسین واسطه شو۲. برا دوستی دعا کنین که قلبا ازم درخواست دعا کرده بود و خواسته و دعاشو هم گفته بود. من دیگه اون دوست رو تو دنیا شاید روزی نخواهم دید، اما مرتب در ذهنم هست و دعاش میکنم، اگه دعام هم مستجاب شده، نمیدونم و نمی فهمم...فقط میخوام شمام هم دعا کنین خدا خواسته دلشو بده... دنیا چقدر تنگه

خانواده خودم بچه همسن بچه من 10تادارن پرجمعیتیم. ولی بچه هاشون اذیت میکنن دخترم را گریه اش رادرمیارن میگن بامانیابازی. هروقت میذارمش خونه کلی گریه میکنه وتاچندروز افسردگی داره. منم الان چندماهه نرفتم خونه مادرم. بسکه اینابدجنسن

همه آقایونی که اینجاهستن احمقن. درخواست دوستی به من بدید بد برخورد میکنم 😏

ما هم  شهر غریب هستیم. 

خانواده هامون سرد بودن. فقط به فکر خودشون بودن. 

ازشون بدم میاد. 

بزرگ کوچیکی گفتن. 

بزرگ خانواده باید بزرگی کنه. بچه هاشو دور هم جمع کنه. 

خسیس نباشند.

 فقط به فکر یک بچه هستن ..فرق میزارن بین بچه هاشون.  پسر دوست بودن. 


شرایط سخته و نمیشه بچه دوم آورد ...ولی اونایی که دو تا بچه هستن و فاصله سنی‌شون حداکثر ۲_۳ سال است ا ...

عزیزم چرا نمیشه بچه دوم آورد.

سلامتی روانی بچه اول مهم تره یا مشکلات اقتصادی؟

دوتا خواسته ازتون دارم:۱.برا ظهور مهدی فاطمه(عج) که سرور همه مون هست و با اومدنش، علت خلقت خودمونو میفهمیم دعا کنیم...دیگه سرگرم و سردرگم تو دنیا نیستیم اونموقع، ان شاءالله خدایا خاضعانه و با ناله و گریه، ازت ظهور آقامونو میخوام....یا امام حسین واسطه شو۲. برا دوستی دعا کنین که قلبا ازم درخواست دعا کرده بود و خواسته و دعاشو هم گفته بود. من دیگه اون دوست رو تو دنیا شاید روزی نخواهم دید، اما مرتب در ذهنم هست و دعاش میکنم، اگه دعام هم مستجاب شده، نمیدونم و نمی فهمم...فقط میخوام شمام هم دعا کنین خدا خواسته دلشو بده... دنیا چقدر تنگه
عزیزانی که همه گفتین بچه تون تنهاستچرا یه بچه دیگه بدنیا نمیارین؟خخخیلی رو بقیه بچه‌ها اثر مثبت داره

من دوتا داشتم. 

ولی شهر غریب سخت بود. من و شوهرم آرزو به دلمون موند که یک جمعه یک ساعت بریم خونه مادرامون. 


حداقل ماهی دوبار یک شب نشینی خونه پدر و مادر به دلمون موند.  فقط یک ساعت خونشون بشینیم. آرزو شد. 


دوست و همکار برای رفت و آمد زیاد داشتیم. ولی بچه ها طعم خونه مادربزرگ را نچشیدن. 

من دوتا داشتم. ولی شهر غریب سخت بود. من و شوهرم آرزو به دلمون موند که یک جمعه یک ساعت بریم خونه مادر ...

عزیزم

بدی شهر غریب اینه.

خداروشکر که ان‌شاءالله سلامت هستین

دوتا خواسته ازتون دارم:۱.برا ظهور مهدی فاطمه(عج) که سرور همه مون هست و با اومدنش، علت خلقت خودمونو میفهمیم دعا کنیم...دیگه سرگرم و سردرگم تو دنیا نیستیم اونموقع، ان شاءالله خدایا خاضعانه و با ناله و گریه، ازت ظهور آقامونو میخوام....یا امام حسین واسطه شو۲. برا دوستی دعا کنین که قلبا ازم درخواست دعا کرده بود و خواسته و دعاشو هم گفته بود. من دیگه اون دوست رو تو دنیا شاید روزی نخواهم دید، اما مرتب در ذهنم هست و دعاش میکنم، اگه دعام هم مستجاب شده، نمیدونم و نمی فهمم...فقط میخوام شمام هم دعا کنین خدا خواسته دلشو بده... دنیا چقدر تنگه
عزیزم چرا نمیشه بچه دوم آورد.سلامتی روانی بچه اول مهم تره یا مشکلات اقتصادی؟

آخه چون خیلی ها دوست ندارن ...

اگر میتونی یکی دیگه بیار 

تو دوران بارداری و وقتی بچه به دنیا امد کلی یاهاش حرف بزن که تنها رفیق واقعی تو اینه و باید کلی مراقبش باشی 

ببین من و خواهرم فاصله سنی مون ۱ سال و ۹ ماه اس تو جامعه راحت تر حرف میزنیم و حتی اگر کسی باهامون دوست نباشه خودمون دو تا همدیگر رو داریم 🙂

درسته دعواهامون خیلی زیاده ولی اگر کسی کوچکترین حرفی یه خواهرم یا من بزنه حسابش رو میرسیم 

واقعیت اینه هیچکس دوشت نداره موفقیت و حال خوب کسی رو ببینه و تنها کسی که باهاش اوکیه خواهر یا برادرت است 

و این فقط بستگس به تربیت درست شما داره ؛ باید جوری تربیت کنسد که یچه ها عاشق هم باشند حتی اگر دعوا دارند ...

عزیزمبدی شهر غریب اینه.خداروشکر که ان‌شاءالله سلامت هستین

هیچی از زندگی نفهمیدیم. مریض میشدم. تنها بیمارستان میرفتم. 

تنها اتاق عمل... 


کلا خانواده های ما دوطرف سرد بودن. 

فقط از ما توقع داشتن. 

وقتی ازدواج کردیم رفتیم شهر دور.  مادرم و مادرشوهرم خوشحال شدن. گفتن آخ جون مسافرت میایم خونتون. 

هر دوتاشون فقط به فکر اون بچه هستن که نزدیکشون هست. و همیشه به ما میگن زنگ میزنند که  برادر و زن برادرتون را چند روز خونتون دعوت کنید.

 مهمانی فقط هم یک طرفه بود. 


دیگه به خودشون نمیگن ما غریب موندیم دلمون پوسید. 


خانواده های ما اصلا به غربت اعتقاد ندارن. 

کاش بچه های برادر و خواهرامون بیافتن تو غربت تا بفهمند ما چی کشیدیم. 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   avaz76  |  3 ساعت پیش
توسط   baransiyah7676  |  2 ساعت پیش