2777
2789
عنوان

دارم میمیرم بابام‌میگه

133 بازدید | 5 پست

این سه چهار سال فق از لحاظ روحی حالم بد بود ولی الان دوساله جسمی هم‌همش‌مریضم یا حمله عصبیه یا درد قفسه سینه و قلبو تپش و نفی تنگی یا بی خوابی های مکرر انقد زیاد نمیخوابم که خودم که بیخیالم دیگ‌نگران میشم یا انقد غذا نمیخورم که دیگ واقعا نمیتونم تکون بخورم یعنی منظورم از اینکه نمیتونم‌تکون بخورم اینه که حس‌میکنم زیر پام زمین لرزه میاد چشام انگار میخواد از حدقه در بیاد معدمم که خونریزی ... با این حال بابام میگه تو هیچ‌مشکلی نداری الکی دور خودت دیوار‌میکشی 

اخه مرد حسابی مرض ندارم انقد خودمو عذاب بدم که سرچشمه همه مشکلاتم بابامه 

یعنی وقتی تو اتاقمم صدام میزنه کل وجودم‌میشه‌استرس 

وقتی در اتاق باز میشه یچی تو دلم فرو میریزه 

سر چیزای خیلی الکب اینطوری همش استرس دارم بعد میگه‌مگه‌من چیکار‌کردم ... این فق نتیجه کاراشه خودکاراشو نگفتم 😐 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بابای منم خیییییییییییلی اذیتم کرد پس درکت میکنم من واقعا اذیت شدم الانم سرطان داره ولی ذره ای براش ...

هیع من بابامو دوسدارم این عذابم‌میده هم‌زمان هم‌دوسش دارم‌هم ازش بدم میاد هم اعتماد ندارم بهش  

بابام واقعا داره تلاش میکنه الان حالمو خوب کنه چون خودش اعتراف کرد تازه وخامت اوضاع و‌حالمو فهمیده وقتایی که با زبون بی زبونی داشتم حالیشون میکردم حالم خوب نیست توجه نکردن به این بهانه که اره ما هر تصمیمی بگیریم صلاحتو میخوایم ولی خب دیگ‌ گذشته که برنمیگرده که هیچوقت حاضر نمیشم درد بکشه یا اذیت بشه ولی هیچوقتم نمیتونم بخاطر خیلی چیزا ببخشمش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  8 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  9 ساعت پیش