2777
2789
عنوان

حرفی که زدودلموشکوند

97 بازدید | 4 پست

یه اخلاقی دارم بعضی وقتایه سری سوالاکه خودم‌میدونم میپرسم ازمشهداومدیم همسرم گفت برم بنزین بزنم گفتم نزدیم بزنین بعدگفت نه دیگ باهم بودیم بعدش حالامامانم امروزاتاق منوشلوغ کرده بود اسباب بازی ریخته وپروسایل میگم‌جمع کن میگه خودت جمع کن بعدش من خوابم برد بیدارشدم رفتم سراغ گوشی همون لحظه اوکدتوگفت توخواب نبودی من فکرکردم خوابیدی وبعدش گفت همیناروجمع نکردی وفلان هیچی دیگ

بعدش برگشت گفت توعقل نداری وهمسرت همش مسخرت میکنه ومن مردم ازخجالت اون سوال‌پرسیدی

این اتفاقی که یه دفعه بروم‌اورد ماله 10روزپیشه‌ واقعا نمیفهممش من سنتی ازدواج کردم ولی باازدواج من مخالف بودش دوست داشت باپسرخالم ازدواج کنم یکسره به هرطریقی به جای اینکه مشکلی پیش اومداون بزرگتره بگه ناراحت نشوالکی وفلان بیشترپیازداغشوزیادمیکنه

متوجه حرفهات نشدم 

از یه سنی به بعد غمها دیگه برای نرسیدن و نداشتن نیست..!! بلکه برای اینه که اون زمانی که واقعا میخواستی،نرسیدی و نداشتی و حالا که رسیدی و داری، میبینی چقدر غم انگیزه که دیگه هیچ مزه ای نمیده...

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

نفهمیدم چی شد

ببین منوهمسرم‌رفتیم مسافرت توران قراربودبنزنی بزنیم اومدیم خونه مادرم گفت برم بنزین بزنم گفتم مگه نزدی گفت باهم بودیم دیگ توماشین مگه نفهمیدی

بعدمامانم اعصابنی که شداین موضوع روبهانه کردوگفت توخنگی‌شوهرت همش مسخرت میکنه وفلان...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز