باید میگفت بعدم ینی چی که شمارو دعوت نکردن وقتی عقد کردی و همسر رسمیشی
یا دعوت بودین و همسرتون دلش نخواسته شما رو ببره خواسته تنها بره یا دوستش خیلی بیشعوره و شمارو دعوت نکرده
قبلا سابقه داشته نزاری جایی بره ؟ کارش اصلا درست نبوده باید میگفت ولی شاید ترسیده دعوا راه بندازی و نتونه بره و ابروش پیش دوستش بره که نرفته عروسیش
تو دوران عقد پیش میاد چیزی نگفته باشه شوهرم حتی موقع عروسی رفتن زیاد ازش حساب نمیوردم میگفتم بریم زیر سقف میتونم رامش کنم الانم زیر یه سقفیم مو به مو به هم میگه کاراشو
خودت فکر میکنی چرا نگفته ؟ اینطور موقع ها خود آدم یه چیزایی می‌دونه
مثلا ممکن بود نذاری بره ؟
یا ممکن بود از اینکه دعوت نشدی ابراز ناراحتی کنی ؟
ممکنه آدم فراموشکاری باشه ؟
ممکنه آدمی باشه که اساسا تو رو در جریان مسایل قرار نمیده ؟
خیلی فرق می‌کنه که چرا نگفته
باید میگفت ،هر دو نفر نباید چیز پنهون از هم داشته باشین ،همونجور که ایشون دوست نداره زنش بدون اطلاع جایی بره ،حالا فعلا جدایی سخت نگیر زیر ی سقف رفتین برات مهم تر باشه
اقایون معلمولا اینطورین منم شوهرم چنتا دوستش داماد شدن منو دعوت نکردن ، دعوت هم میکردن من نمیتونسنم برم چون زن و مرد جدا بودن و من اونجا تو زنونه کسی رو نمیشناختم و در واقع هزینه اضافی بود برای داماد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز