خانمای باتجربه و با سیاست جای من بودین چ حسی بتون دست میداد و چکار می کردید

ففط جاری پرروت 

چی بگم شوهرت تا یه ضربه محکم نخوره دست از عادتش برنمیداره

خرج بزار رو دستش فقط این به ذهنم میرسه 

کم کم و با مهربونی از سواستفاده های خانوادش تو گوشش بخون تا تو ذهنش بمونه 

شغل شوهرت آزاده؟

شوهر منم از اول دبستان کار کرده برا پدرش و ریالی بهش ندادن واسه ازدواجش ریالی کمک نکردن و بعد ازدواج هم خیلی تیغش میزدن حقوق خودشونو خرج دخترای متاهل شون میکردن و خوراک و دارو و قبض و.... از شوهرم میگرفتن 

منم هرچی بهش میگفتم نمیفهمید منم تا یکم پول دستش میومد میرفتم طلا دست دوم میگرفتم دستش خالی میشد البته باز خرج میکرد ولی کمتر 

طلاها که زیاد شدن فروختم با وام و قرض و قوله یه خونه کوچیک کلنگی خریدیم بدون اطلاع خانواده شوهر 

دیگه خودش فهمیده باید واسه آینده بچه‌ها پس انداز کنه باز بهم پول میداد طلا بخرم جمع کنم 

خانوادش که دیدن دیگه زیاد خرجشون نمیکنه کینه بدل گرفتن مثل زباله از زندگیشون پرتش کردن بیرون 😏 تازه شوهرم فهمید چه ادمهایی کثیف و سواستفاده گری هستن 

قرار نیست هرچی داره بگیری 

بش بگو واسه آینده بچه‌ها میخوام پس انداز کنم ماهی ۲ ماهی بسته به درآمدش ۱۰-۱۵ تومن ازش بگیر برو انگشتر، لنگه النگو، گوشواره ... از این طلاهای کوچیک کارکرده بگیر بنداز کنار هم بهش فشار نمیاد هم دستش خالی میشه هم خورد خورد زیاد میشن انقد به دهنتون مزه میده که دیگه میشه عادتتون 

خسیسه ؟

هم غیر مستقیم بگو ( مثلا به نظرم باید برای آینده بچمون سرمایه گزاری کنیم بیا ماهانه یه مقدار طلا براش بخریم بزاریم کنار) 

یا اگه واقعا خرج بیخود برای خانوادش میکنه و نیاز ندارن به صورت مستقیم بهش بگو دیدی این همه مادی و معنوی برای مثلا خواهرت خرج میکنی ولی اون قدردان نیست؟ 

شاید اینا کارساز باشن

سلام یه کتاب هست به اسم مبانی عرفان عملی نوشته علی اکبر خانجانی یک فصلش در مورد این مشکل شما کاملا توضیح داده،( فصل دوستِ دوست)

کتاب و کتاب صوتی داره  تو اینترنت رایگان منتشر شده.

 همه کسایی که این مشکل یا شبیه به این مشکل رو دارن اون فصل از کتاب رو بخونن یا فایل کتاب صوتی اون فصل رو گوش بدن ، مشکلشون حل میشه 

تو گوگل سرچ کن (مبانی عرفان عملی خانجانی) از تو سایتش دانلود کن