وقتی تو میخندی خرابت میشوم آری
دیوانه ی چالی که روی گونه ات داری
بسپار به دستان خودم فردای سختت را
روزی نوازش میکنم موهای لختت را
جامی بزن لب تر کن از مستی مستی
تنها بگو دل بر خودم بستی بستی
بی تو به رسوایی کشد کارم کارم
هرچه تو میخواهی خودم دارم دارم
تو آتش پاره ای هی میرقصانیم
از من که عاشقم رو میگردانیم
تو آتش پاره ای هی میرقصانیم
از من که عاشقم رو میگردانیم
چیزی نمیگویم بیا شیرین زبانی کن
امشب میان ما خودت پادرمیانی کن
دل میبری جانا دلم دریای طوفانیست
اینگونه دلبر بودن اسمش نامسلمانیست
جامی بزن لب تر کن از مستی مستی
تنها بگو دل بر خودم بستی بستی
بی تو به رسوایی کشد کارم کارم
هرچه تو میخواهی خودم دارم دارم
تو آتش پاره ای هی میرقصانیم
از من که عاشقم رو میگردانیم
تو آتش پاره ای هی میرقصانیم
از من که عاشقم رو میگردانیم