2777
2789
عنوان

قطع رابطه با خانواده شوهر

152 بازدید | 13 پست

خواهرانه راهنمایی ام کنید 

سلام دوستان شوهرم از همون بچگی مورد تبعیض خانوادش بوده بخصوص مادر و خواهراش ، از همون زمان بچگی اصلن بهش اهمیت نمیدادن ب هیچ چیزیش کلن آدم حسابش نمیکردن چون بچه وسطی بوده اینو همه عالم و آدم میدونستن ، از همون زمان بچگی دیگ کم کم پرخاشگر و عصبی بار میاد دیگ توان کنترل کردن اعصابش رو نداشت ، من اینا رو نمی‌دونستم قبل ازدواج ،زمانی ک اومد خواستگاری بهم گفت خانوادش پشتش نیستن و تک و تنهاست منم قبول کردم گفتم مرده جنم داره زندگی میسازه، از نامزدی عروسی و کلن ابن چن سال زندگی خانوادش اصلن بهش احترام نمیزارن حالا اینا ب درک ، حتی راضی نیستن ما زندگی مون پیشرفت کنه فقط وقتی شوهرم پول داشته باشه مثل پروانه دورش میچرخن نداشته باشه آدم حسابش نمیکنن شوهرم چن سالی فهمیده و خودشو ازش جدا کرده ولی اونا از این ک شوهرم چیزی بهشون نمی‌رسه همش آه و نفرین کنن شوهرم تصمیم ب قطع ارتباط گرفته و قطع ارتباط کرده شاید سالی یکی دوبار اونا رو میبنه ولی من نگران آه و نفرین هستم ک زندگی مون رو بگیره

نمیگیره

مگه طلبکارن

آقا نیستم هی نگین مردی  😐     والا کاش فرهادمجیدی بودم 🥺💙یه اس اسی خستهِــ               (یک طرفه بودن میتونه همه چیو خراب کنه از جاده بگیر تا احساسات)                                                                       تـــــو ماه من بودی اما سرت باستاره ها گرم بود.      شاید یروز منم به ارامش رسیدم نرسیدمم نرسیدم دیگه عادت کردم اصلا  به جهنم بچرخ تابچرخیم 😂                                     

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


چ ربطی ب نفرین داره پول هودتونو نمیخواین بدین مگه زورهارتباطتون رو قطع نکنید همون سالی یکبار خوبه

میگ پسرای دیگ بهشون میرسن ولی شوهر من بهشون نمی‌رسه ، آخه تمام زندگی شون صرف اون پسرا شون کردن یه هزار تومان ب شوهرم کمک نکردن ، شوهرم تا جایی ک تونسته داده ولی دیگ فهمیده میگ نمیخام سمتشون برم

بذار بزنن تو ب شوهرت محبت کن آرومش کن گور بابای بقیه

خیلی بهش محبت کردم پیش من آرومه ولی با اونا نه ، شوهرم نمیره خونشون منم نمیبره کلن سالی یه بار یا دوبار از رو ناچاری ، طوری هستن مادرش و دوتا ابجیش ک دوتا داداش و داماد توی مشت شون هستن از تمام جیک و پوک شون خبر دارن ولی از شوهرم نه چون بهشون دیگ رو نداده بخاطر همین بیشتر حسودی کنن حرف میزنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز