دوستان دیگه بسه اینقدر بغض کردم و چیزی نگفتم میخوام یه درد دلی به شما بگم که اگه من دروغ میگم الهی برم زیر ماشین. باور کنید نمیتونم برم پیش مشاور بهش بگم خجالت میکشم ب خودمم میگم شاید بخنده به حرفام بگه چ دغدغه هایی این داره الانم چون هیشکی اینجا منو نمیشناسه میگم.
من همسرم داره اذیتم میکنه واقعا
یجوری اذیت میکنه که کسی باور نمیکنه اینا اذیت باشه شاید شمام بخندین به حرفام ولی برام مشکل شده اینا ب خودم میگم شاید تو بچه ای خامی هنوز سرد گرم زندگی نمیدونی الکی بهونه میگیری ولی باور کنید خسته شدم
مثلا همسرم با همه خوبه با احترام رفتار میکنه با احترام حرف میزنه چه خانواده خودش چه خانواده من چه فامیل چه دوست و همکار با منم جلو بقیه خوبه ینی اگه کسی مارو ببینه میگه چقد احترام زنشو داره ولی واقعا تو خونه یجوری حرف میزنه من ناراحت میشم غرورم میشکنه مثلا یچیزی دوبار بگم جوابش منفی باشه یجوری با تندی میگه دارم میگم نه!
میدونم خنده داره ولی یجوری میگه انگار خفه خون بگیر دیگه 😔
یا مثلا دعوام میکنه
به هر بهونه ای
قربون صدقه ام میره ولی خب وقتی ی کاری براش خوب پیش نره سر من خالی میکنه منو دعوا میکنه اگه ام منم کاری کنم اشتباه بشه منو دعوا میکنه اخم میکنه خیلی 😔 مثلا یکبار ما باهم دعوا کرده بودیم قهر بودیم چند روزی، بعد خواهرم و مادرم اینا خونمون بودن من حالم بد شده بود به خواهرم گفتم با گوشیم زنگ بزن علیرضا بگو بیاد ببره منو بیمارستان خواهرم گوشیمو گرفت زنگ زد بهش صدا رو بلند گو بود شوهرم اول فکر کرد منم با تندی و عصبی گفت بله، جوری ک بخدا اون موقع من خجالت کشیدم بعدش که خواهرم گفت الو سلام دید من نیستم صداش آروم شده بود با احترام گفت سلام چیزی شده و حرف زدن وقتی ام اومد فقط طرف من اخم داشت 😔 بخدا شمام یکنفر اینطور باهاتون رفتار کنه دلتون میشکنه همش اخم داره بجون خودم خودش راست میگم😔شاید مسخره بنظر بیاد ولی فرض کنید همسرتون همش اخم داره طرفتون خیلی عذاب اوره
اگه ام من کاری کنم چیزی بگم
معذرت میخوام میگم ولی تو رابطه بعدش سرم تلافی میکنه یجوری عصبانیتشو سرم خالی میکنه به غلط کردن منو میندازه خیلی معذرت میخوام ولی در حد پ.ارگی
یا مثلا من خیلی اطلاعاتم کلا پایینه، زیاد چیزی بلد نیستم، تو جمع و جلوی بقیه حمایتم میکنه جوری رفتار میکنه انگار من همچی بلدم و میدونم. ولی وقتی تنهاییم اون وقت ب رخم میکشه
به کارام و تصوراتم میخنده همش😔 همش حس میکنم اصلا منو دوست نداره حس میکنم اضافی ام تو زندگیش دلم میخواد بهش بگم اگه منو نمیخوای بگو واضح این کارا چیه. انگارصرفا برای کار خونه و بچه و نیازش
کلا رفتارش صحبت کردنش خشنه
با بقیه ام اینجوری نیست زیاد
انگار با من مشکل داره فقط نمیدونم چ هیزم تری بهش فروختم
منی ک اینقدر خوبم براش مهربونم باهاش، آرومش میکنم هرچی بگه داد بزنه هیچی نمیگم بخدا هرکی جای من بود اونم بد اخلاقی میکرد ولی من همش در جواب کاراش مهربون بودم باهاش 😔 ینی از این حرص میخورم کسی منو اذیت کنه همچنین جواب طرفو میده و ازم حمایت میکنه ولی خودش دیگه به شدت حرصمو در میاره اذیتم میکنه انگار منو دوست نداره انگار که بزور مجبورش کردم بیا منو بگیر چیزی ام بگم میگه حیف من بخاطر تو قید کیا رو زدم، میدونم کیا رو میگه دختر عمشو میگه یا یکی از دوستان نزدیک رو میگه که اونم تو بیمارستان کنارشونه، خب به من چه خودت اومدی خواستگاری مگه مجبورت کردم 😔 یکبار یکنفر میگفت میدونی شوهرت چرا باهات ازدواج کرده چون بچه ای چون تحصیلاتی نداری چون نمیتونی از خودت دفاع کنی اونم تورو میخواد که نیازی چیزی باشه راحت بر طرف باشه و همیشه حرف حرف خودش باشه چون اگه یه زن تحصیل کرده و سن بزرگتر میگرفت اون بلد بود چجور مثل خودش رفتار کنه بعضی وقتا حس میکنم واقعیتهچند جا دیدم دخترا میگفتن عاشق مرد و رابطه خشن هستن خیلی عذاب آوره خیلی الان چون تجربه نکردن نمیفهمن چی میگن ولی بعدش چیزی جز گریه زاری براتون نمیمونه مرد احساسی خوبه نه بی احساس 😔 خوش بحال خانومای تحصیل کرده و مستقل من شوهرم اعتماد بنفس داره مستقله من اینجوری نبستم و اذیت میشم سر این موضوع میدونم به هرکی ام بگم میگه نفست از جای گرم میاد ولی واقعا اذیتم میکنه ب قرآن راضی ام بمیرم
یبار گفتم یکبار دیگه منو اذیت کنی میفهمم و تو، گفت اذیت کردنت حال میده
اصلا نمیدونم دیگه چی بگم 😔 تهدیدام براش الکیه زورم بهش نمیرسه حرصمو در میاره من حرص میخورم اون میخنده
. معذرت میخوام طولانی شد هرکی خوند تشکر میکنم ازش دلم گرفته بود خیلی🌷