یه دختری توی مدرسه دخترم هست کلاس دومه گاهی زودتر از کلاس میومد بیرون خوشگل بود تپل بود و چشم رنگی میگفتم عزیزم تو چه نازی و فلان الان تا منو میبینه میاد سمتم من کنار مادرا میشینم بعد مثلا نیم بوت اسپرت میپوشم میگه مگه برف اومده اینو پوشیدی چرا رژ لب پر رنگ میزنی و فلان آبروم رو جلو مادرا میبره چیکار کنم دیگه نیاد سمتم اصلا خوشم ازش نمیاد دیگه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
متاسفناه چشم رنگی ها از همون بچگی خیلی بیشتر بهشون توجه میشه پررو میشن
بهش بگو برو عقب وایسا
نزدیک نیا
چشم غره برو بهش
تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب نرود صبح پدیدار نباشد سعدی بله جناب سعدی اما رنج پایانی ندارد همچون نفس با من آمیخته است و با هر دم و بازدمی خود را به من نشان می دهد.....!