سلام.پریروز یکی از همکلاسی های پسرم با زانو زده و ران پسرم کبود شده...پسرم میگه اون لحظه خیلی گریه کردم....گفتم تو هم میزدیش...میگه مامان خیلی هیکلش درشته من نمیتونستم ....امروز جلسه بود رفتم اول به مدیر گفتم با خنده منو از سرش باز کرد.رفتم جلسه که به مادرش بگم نیومده بود....پسره رو دیدم بهش گفتم چرا زدیش همش لبخند ملیح زد...دو برابر پسر من بود....کلاس پنجم هستند ...حالا بگین من چیکار کنم..از شدت ناراحتی خوابم نمیاد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم ،. اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو میزنیم ، پس یه لطفی در حقمون بکن ، اگه دوسمون داری زیاد ناز نکن.. دردی که انسان را به سکوت وامیدارد،بسیار سنگین تر از دردیست که انسان را به فریادوامیدارد... انسانها به فریاد هم میرسند، نه به سکوت هم...!
همه ی این کارها رو که گفتن کن. اگه گروه مادران اینترنتی دارید هم عکس از آسیب هایی که به پسرت اومده بذار و شاید حتی اسم این پسر شرور هم بذار. پسر من رو هم اذیت می کردن و اینطوری آبروشون رو بردم و دست برداشت.