خدا هر چی خیره براتون پیش بیاره اینا همه قسمته
ته دلش راضیه، اما خب از قضاوت و برخورد بچه هاش مخصوصا داداشت می ترسه
عزیزم خب چرا یکی رو پیدا کنی فقط هفته ای یکبار مسافرت برن ،یکی رو پیدا کن مرد زندگی باشه برن زیر یه سقف از تنهایی در بیان بخدا که حقشونه جوونن بندگان خدا باید یه کسی رو داشته باشن بی مونس و همدم که نمیشه
میدونم دلت پیش مامانته
ولی باید ببینی واقعا نظر خودش چیه؟
خیلی به نظرش احترام بزار تا اینکه دلسوزی الکی کنی
در ضمن میتونی بجای جنس مخالف اکیپ های خانم مجرد ها زو پیدا کنی بفرستید اینجوری هم تنهایش کم میشه هم خرف و حدیث نداره
حق هیچ آدمی تنهایی نیست
مادر من فوت کرد، ۱۸ سالم بود
۲ ماه بعد برای پدرم زن گرفتیم و عقد و کیک و لی لی لی لی
اولش خیلی مقاومت میکرد و زشته و بذار حالا بمونه و نمیخوام و ازین حرفا
ولی راضیش کردیم
خدای نکرده اگه برعکس بود هم همینکارو میکردیم
اینا از ترس آبروشون ازدواج نمیکنن مطمعن باش چون تو فرهنگمون جا نیفتاده.خواهر من سی و خورده ای بود همسرش فوت کرد دیگه ازدواج نکرد
عزیزم باید اول پیشنهاد میدادی
بعد می ذاشتی تو ذهنش پردازش کنه
اگر خونه شماست خب پیشنهاد شما باعث میشه فکر کنه
مزاحم شما شده و با شوهرت میخواهید از سر بازش کنید
نباید خیلی روی تصمیمتون مانور میدادین
مامان منم تقریبا هم سن مامان شماست حالا اون یه پسر دایی داره خیلی دور و ورش میپلکه زنش فوت شده فکر کنم میخواد مخشو بزنه ما از وقتی فهمیدیم چهار چشمی مراقبشیم هر روز میریم خونش تا فرصت نکنه با پسر داییش دیدار کنه من بهترم خواهر برادرام خیلی حساسن رو ازدواجش منم میگم گناه داره ولش کنید ازدواج کنه
به به چ قدر دختر با محبت و دلسوزی هستی 😍
عزیزم بنظرم ولی بذار آسوده خاطر باشه..شاید یکی بیفته گردنش بعد دو سه سال طرف آلزایمر بگیره و مادرت مجبور بشه ازش پرستاری کنه و کلی سختی بکشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز