بچه ها میشه درمورد متن انشام نظر بدید؟میخوام سطحمو برای جشنواره خوارزمی از زبونتون بشنوم میخوام ببینم متنم خاص هست یا نه دی ماه مسابقه برگزار میشه
من اغلب در قالب موسیقی فکر می کنم. در قالب موسیقی خیال پردازی می کنم. من زندگیم را در ارتباط با موسیقی می بینم. زندگی من در اتاق دوستان پر سر و صدایم جریان دارد
همه چیز از نت های سیاه کاغذ چروک کتاب من آغاز میشود
نت های پر سر و صدای من بر روی کاغذ نشسته اند و بی صبرانه منتظر اند تا به کنار ساز مادر آمده و هنرنمایی کنند
دوست دارند بر روی پیانو میان کت های مشکی آقایان و لباس های سفید بانوان برقصند و جریان باشکوهی برگزار کنند
پیکر تنومند و بزرگی دارد ، و صندلی مخصوص خود را به هر مهمانی ای میبرد
بسیار کلاسیک و پیر است اما هنوز مانند گذشته باشکوه و زیباست
ویالون ، دوست پرهیجان من است ، گیسوانی نقره ای و صاف و براق دارد
گیسوانش جادویی و خوش صدا است
هربار که نوبت هنرنمایی اوست ، بسیار شورآفرین و شاد است
شانه خود را به دست میگیرد و با همان سحر و جادوی مخصوص خود با طمأنینه روی موهای نقره ای براق خود شانه میکشد و نظر همه را به خود جلب میکند
لباسش به رنگ چوب و بسیار پیچیده و سختگیر است
فلوت ، دوست آرام من است ، برخلاف دیگر دوست هایش با هیجان و غوغا از راه نمیرسد
دوست دارد در برابر نسیم و بادی مخصوص قرار گیرد، آنگاه آرام آرام شروع به صحبت میکند
خجالتی و ساکت است ، سه دایره توخالی بزرگ بر روی بدنش دارد و لاغر و ظریف است
آخرین هنرمند این مهمانی ، تنبک ، دوست خوش پوش و صدای من است
بدون آنکه خبری بدهد ناگهان از راه میرسد و با همان کت چرمی نازک خود که بر تن دارد میان نت ها میاید
بسیار پرحرف است و بی نفس و سریع صحبت میکند
وارد هر جمعی که میشود فضا را گرم میکند و خوش برخورد و اصیل است.
موسیقی به خودی خود دارای شکوه و جلال است. این چیزی است که همه به آن به نوعی باور داریم ، مهم نیست از چه فرهنگی هستیم ، ما با موسیقی به دنیای دیگری از جهان سفر میکنیم ، بی آنکه نیازی به خرید بلیت باشد با بستن پلک ها و گوش سپردن به نت ها در سرزمینی از نغمه و ترانه بیدار میشویم