فقط میخام ازین خونه برم
میخام برم خوابگاه نمیزاره مرغش یک پا داره
معتاده ها اعصاب نداره تعادل نداره هر یک دقیقه فوشم میده نفرینم میکنه میگه کاش نباشی
بعد الان میخام برم میگم بیا امضا بزن نمیاد حتی ازش پول هم نخاستم
گفتم بزار برم مدرسه هم میرم درسم هم میخونم نمیزاره بازم
دلم میخاد بمیرم فقط
اگه نزاره فرار میکنم یا خودمو میکشم راهی واسم نزاشته دیگه
تو این خونه هر دقیقه عذاب میکشم
ازش میپرسم چرا نمیزاری برم ی دلیل منطقی بگو میگه دلم نمیخاد