سلام نزدیکا یساله عقدم تو این یسال هم زنداداشم که فامیل شوهرم میشه هم مادر شوهرم توی زندگیمون دخالت میکنن عصاب و روان منو شوهرم رو ریختن به هم اینم بگم که مادر شوهرم مادر اصلی شوهرم نیس زن باباشه
بخدا یه روز خوش واسمون نزاشتن هی دخالت هی گیر دادن تیکه انداختن مادر شوهرم خیلی دلمو شکونده ناراحتم کرده مادر شوهرم دروغ به داداش ناتنیم گفته که خواهرت فلان میکنه بعد امروز داداش ناتنیم زنگ زده بهم که چرا اینجوری میکنی فلان میگم هرکاری کردم نظر شوهرم بوده من که با مادر شوهرم ازدواج نکردم که بخوام به حرف اون گوش بدم بعد به شوهرم گفتم بعد شوهرم زنگ زد به مامانش داد و بیداد که چرا همش دخالت میکنی فلان الانم شماره داداش ناتنیمو خاست بهش دادم بنظرتون کار اشتباهی کردم به شوهرم گفتم؟
اخه هی ساده ایم و هیچی نمیگیم اینام تو زندگیمون دخالت میکنن خدا بخیر بگذرونه فقط خسته شدم