من حتی قرارم نرفتم😪
روز تولدم بود عالی بود بچه بودم او‌موقه هیچوخت یادم نمیره الان کنارم خوابیده دلم قنج رفت😂🥺
من وارد این سایتای دوست یابی شدم و با اولین نفر جدی شد و شماره دادم و زنگ زد و کلی حرف زدیم و دو سه شب گذشت خیلی اصرار که بیا سر قرار ولی من چون تا حالا نرفته بودم امکان نداشت جرعت کنم برم....نام شناساییش تو همون اپلیکیشن رو دادم یه هم اتاقیم که این کاره بود و فوری با اونم دوست شد و قرار گذاشتن تو پارک لاله تهران و من و دوستم باهم رفتیم ولی پسره خبر نداشت من کی هستم
واسه ما قرار اولمون قرار آخرمونم بود خودمونم میدونستیم به هم نمیرسیم اما گفتیم واسه یه بارم شده برای اولین و آخرین بار همو ببینیم. ۱۹ سالمون بود هردوتامون. همون روز یه عطر جدید خریدم زدم به لباسم هر موقع دلم تنگ میشد اون عطر و بو میکردم انگار همون لحظه ها رو دوباره حس میکردم. هیچی مثل عشق اول نمیشه. البته اون دیدار آخرمون نشد دوباره بعد از چند ماه ادامه دادیم اما آخرشم بعد ۶ سال نشد که بشه بابام رضایت نداد😶
خیلی خجالت میکشیدم اصلا نمیتونستم نگاش کنم با اینکه بعد هفت سال ک باهم بود شد تنهایی حرف بزنیم... شرایطشو نداشتم من...خلاصه ک ب جوری نگام میکرد اصلا نمیتونستم نگاش کنم..برا امضام 💔
اولین بار که رفتم شب قبلش تا ۴صبح بیدار بودیم اون روز بارون شدیدی میزد نگاش میکردم میگفتم ینی منم رل زدم😐😂
هیچی دیگه الان کناز زنش خوابه اما اون حسی که قرار اول داشتم با هیچ قراری نداشتم☹️
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز