شوهرم زدم داخل خیابون طلاهامو از دستم درآورد

داخل خونه موهام کند انقدر جیغ زدم  ک همسایه ها به دادم رسیدن زدم بیرون از خونه گرفت تو خیابون موهام کند طلاهام درآورد از دستم 

شوهرم بی عرضه س نمی تونه سر پا خودش وایسه نزدیک ۷ ماهه ازدواج کردم همش دعوا بوده بحث بوده زندگی برام جهنم کردن خانواده شوهرم 

گفتم شوهرم بیکاره وام ازدواج منو نمیگیرم رفت پدرشوهرم ثبت نامش کرد شوهرم بزور بردم بانک حساب باز کردم یعنی امروز قرار بود ضامن ها رو ببرن من پنجشنبه رفتم بانک گفتم شوهرم بیکاره نمیخام وام بگیرم بزور آوردنم گفت شنبه بیا برا لغو الان سیستم قطع اینا 

اینم بگم وام خودشو فروخت جهیزیه خرید  پدرشوهرم گفت بدش به من ۶۰ میلیون  گفتم نه به شما نمیدم به غریبه میدم ۱۰۰میلیون ۵۰ میدم به شوهرم که کار راه بندازه ۵۰ خودم طلا بخرم گفت توکی هستی تو چکاره ی فلان دیگه شوهرم اومد خونه گرفت همیچی شکوند موهام کند ک جیغ میزدم همسایه ها به دادم رسیدن زدم بیرون که اومد تو خیابون طلاهام درآورد موهام کند شالم کند 

فقط طلاق میخام  خانواده ام داغون شدن مادرم فشارش افتاد وقتی منو با اون سرریخت عصر دید دندونم درد میکنه رفتم دکتر گفت ضربه جزئی دیده تا یک هفته خوب میشه زیاد مهم نیست فلان