فکر میکنم طبیعیه به شما حسی نداشته باشن
منم اگه بودم فکر میکردم مامانم واسش مهم نیست هر جور بوده مارو اگه دوسمون داشت نگه میداشت پیش خودش یا اگر نمیتونست ازدواج نمیکرد یا میتونست سر بزنه
الان خونواده اصلیش اونان
چون شما ک طلاق نگرفتی همسرت فوت کرده چرا از خونواده شوهر جدا شدی؟
از دوسالگی ولشون کردی شوهر کردی توقع داری به یادتم باشن. میخاستی شوهر نکنی
بنظرم طبیعیه
وقتی مادر من به کسی جواب مثبت میده که بهش اجازه نمیده به منی که بچش هستم و منو بدنیا اورده حتی سر بزنه و... چرا مادرم باید ازم توقع عاطفه داشته باشه؟
عاطفه رو اول مادرم باید نشون میداد
استارتر خیلی ناراحت شدم نمیدونم چی باید بگم هیچکدوممون حق قضاوت نداریم کاش میشناختمتون و یکاری میکردم واسطه میشدم بابچه هات صحبت میکردم همدیگرو ببینیددیگه چندسال گذشته مگه آدم چقدر زنده است باکینه و دلخوری و از همه بدتر چشم انتظاری بگذره
ازته دلم آرزو میکنم هرچه زودتر شماو بچه هات دیدارکنید .خدانگذره ازکسانی که باعث جدایی و دوری از شماوبچه هاتون شدن
[QUOTE=358971429]بنظرم طبیعیه وقتی مادر من به کسی جواب مثبت میده که بهش اجازه نمیده به منی که بچش هستم و منو بدنیا ا عزیزم من به همسرم حق میدم اجازه نداد اون موقع چون بچه ها تحت حضانت عموشون بودن و عموشون همسر سابق من بود و خیلی اذیتم کرد همسرم میگفت حق نداری با اون مرتیکه روبرو بشی و التماس و خواهش؟و....
چه جالب منم دوسالم بود مادرم جدا شد و دیگه سراغی ازم نگرفت الان دوتا بچه دارم فکر میکنن نامادریم مادربزرگ اصلیشون هست ...نامادری من با این که مادر خونیم نبود بیشتر به من محبت داشت تا مادر خودم ...خدایا بزرگیتو شکر
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز