به یک جنگل تاریک میرفتم هیچ کسی نبود یک دفعه دیدم داره یک شاسی سفید میاد رانندش محمدرضا غفاری بود همراش رفتم داخل جنگل😐 شاید ازنظر شما سم نباشه ولی خب برای من سم بود
/🌸پریاهستم🌸دترشمالی/به پشت سرم که نگاه میکنم روزایی رو میبینم که اگه خدانبود هیچوقت نمیتونستم بگذرونمشون🌾// آدم ازچیزی غنی باشه فخرنمیفروشه آدمها اندازه کمبودهاشون پزمیدن...!
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.