مامانم داره از غصه من دق میکنهه

شوهرم مشروب میخوره قبل عقد خودم میدونستم ولی خب بعد عقد متوجه شدم بیشتر از اون چیزی هست که بهم گفته بود 

کلا مامانم خیلی با این موضوع مشکل داره خیلی خیلی زیاد پدر خودش شهید گمنام هستن 

اصلا تصورش رو نمی کرد دامادش مشروب بخوره 

سر همین موضوع کلا میگه شوهرت نجسه و خب هیچ ارتباطی باهم ندارن ، حالا یکسری مشکلات دیگه هم پیش اومده و مادرم خیلی اسرار به طلاق داره

مامانم میگه با آدم مشروب خور رفیق باز نمیشه زندگی کرد 

فعلا دو سه روز جواب شوهرم رو نمی‌دم مادر شوهر و پدر شوهرم و خودش خیلی زنگ زدن و قول میدن ولی خب مامانم میگه اشتباه می‌کنی پشیمون میشی الا یکسال درگیر طلاق باشی خیلی بهتره که سال ها بعد با یک بچه برگردی ...

شوهرم اصلا تصورش رو نمیکنه اینقدر خانوادم جدی باشن خودم شخصا دوست دارم واقعا بترسونمش و تعهد و قول بده بهم

 ولی پدر و مادرم میگن درست نمیشه وقتت رو تلف نکن 

مهرت و ببخش و طلاق بگیر