خانوادش اومدن خونمون خانواده خوبی بودن پدر مادرم خوششون اومد راهشون دوره من با پسره سه سال دوستم پسر خیلی خوبیه ۲۵ سالمه من بچه نیستم همه چی خوب بود داشتیم آشنا میشدیم ک دختر خالم ک اونم شهر غریب زندگی میکنه طلاق گرفته شوهرش ولشون کرده الان بابام و مامانم مخالفت شدید میکنن میترسن نمیزارن دیگ عشقم بیاد بنظرتون چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.