ببنید یک خانومی یک زمانی به اون گفتن که این آقا پسر میخواد ازت خواستگاری کنه بدون اینکه به من بگن رفتن بهش گفتن چون بالاخره برای ازدواج باید تدریجی عمل کرد نه طرفی که اصلا باهاش برخورد نداشته یهو بهش اینطوری بگن طرف کپ میکنه
بعد یک سال دوباره محل کار ما افتاده یک جا بعد یکسال دیدنش رفتارهای عجیب زیاد داره ی روز با ی آقا پسر میاد روبرو دفتر کار ما میگه میخنده درحالی محیط کار اون کمی با ما فرق داره یعنی اون در اصل اومده اونجا مثلا من ی دوست دارم؟!
بعد مثلا میاد از اون دور با دوست هاش مینشیه مثلا انگار داره با دوست سمت راستش صحبت میکنه به دوست هاش میگه ببینید این پسر نگاه کن میکنه از فاصله هزار متری تا یک ثانیه نگاش میکردم دوستاش فوری میگفتن داره دوباره نگات میکنم اونم مثلا داشت با اونا صحبت کرد و لی تفاوت بود مثلا
میخواستم هدفش از این کارها چیه میخواد انتقام بگیره ارتباط برقرار کنه یا قصدش چیه