خاله شوهرم خونه ویلایی شو داد ساخت و ساز .قرار شد دلال بهش دو واحد بده .. بعد پدرشوهرم یه خونه خالی داشت فروخت . بعد اینا حرفشونو عوض کردن گفتن دلال قراره سه واحد ب خاله شوهرم بده . یه واحدشو قراره بدن ب خواهر شوهرم . در حالیکه خاله اش ۷ تا بچه داره . خب دیگه همه متوجه شدن چرا پدرشوهرم خونه شو فروخت . ولی خب انگار دوس نداشتن کسی بفهمه برای دخترش خونه خریده . بعد منم کاری ب این قضیه نداشتم.اصلا ب من چه. بعد من ک خاله شوهرمو دیدم. وسط حرف زدنمون بهش گفتم ب سلامتی خونه تونو دادین ساخت و ساز . اصلا حرفشو ک زدم یهو قیافه مادرشوهرم برگشت . مث چی بهم زل زد بعد چشم غره رفت صورتشو برگردوند ک دیکه در موردش حرف نزنم . منن تعجب کردم مگه حرفم زشت بود ؟
خدا مادرشوهرتو شفا بده
نه
مادرشوهرت ترسیده
لابد نمیخواستن به رو‌خودشون بیارن که میدونن
ن زشت نبود ولی شاید نباید میدونست ک تو می‌دونی
نه این حرفت زشت نبوده اینا از این میترسیدند که بفهمید یک واحد رو خریدند برای همین می خواسته در موردش صحبت نشه
نه می‌ترسید خواهرش لوش بده
اگه واقعا در همین حد گفته باشی که حرف بدی نزدی
انقدر بهم بد نگاه کرد ک یهو قلبم ریخت مگه حرفم زشت بود ؟ اینا خودشون همه اصل و نسب و رگ و ریشه دامادای مارو میخوان امارشو در بیارن من اینجوری نگاشون نکردم
خیلی باحال بود 😂 قشنگ تعریف کردی
کلا عروس وداماد تا همیشه تو خانواده غریبه محسوب میشن.
منم خیلی دیر فهمیدم، عروس فقط تو خونه شوهر اونم اگر زورش برسه میتونه نظر بده،
هرجای دیگه عروس وداماد حرف بزنند بد برداشت میشه
نه بهذنظر من بد نبود
اما انگار اونا قایم کردن و پنهان کاری زیاد دارن
مثبت فک کن شاید جن زده شده بوده 😂
توهم دیگه رو نده که کنکاش کنن تو مسائلت اصصصلا رو‌نده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز