پسره همسایمونه
دو سه ماه پیش مامانش اومد گفت پسرم دخترتو دیده خوشش اومده به من گفته برو خواستگاری
مامانم چون غریبه بودن شناخت نداشت و اینکه اختلاف سنینمونم زیاد بود رد کرد
بعد من چون پسره رو ندیده بودم اونموقع زیاد پافشاری نکردم
بعدا که دیدمش ازش خوشم اومد ولی نمی دوستم چجور آدمیه تو دلم مونده بود باهاش حرف بزنم
دیگه با هزار بدبختی گشتم پیجشو پیدا کردم با یه پیج فیک بهش پیام دادم