دخترم پیش دبستانی نمیره

آره خواهرزاده من مارو خیلی دوست داره چون ما خیلی بهش اهمیت میدیم همیشه باهاش بازی میکنیم و کلی براش وقت و انرژی میذاریم ، ولی اون روز که نرفت مدرسه همه‌مون نادیده‌ش گرفتیم و هرچی میخواست باهامون حرف بزنه اصلا توجه نمیکردیم و میگفتیم تو نرفتی مدرسه پس ماهم دیگه باهات کاری نداریم تا ساعت یک که تو از مدرسه تعطیل میشی ما کاری بهت نداریم ، بعد گفت گرسنمه صبخونه میخوام بهش گفتم اگه رفته بودی مدرسه الان خوراکی داشتی و اونارو میخوردی الان باید تا ساعت یک صبر کنی (البته یکم بعد مادر من بهش صبحونه داد ولی همچنان نادیده‌ش گرفتیم) بعد دیگه حدودا ساعت ۱۰ صبح طاقت نیورد اومد گف اگه فردا برم مدرسه دوسم دارین ؟ خداوکیلی دلم براش کباب شد که اینو گفت😭😭😭😭😭😂😂ولی دیگه مجبور بودم گفتم اره و فلان... ازون به بعد رفت فردا که از مدرسه برگشت هممون کلی تحویلش گرفتیم اونم فهمید به نفعشه بره چون وقتی خونه بمونه بهش خوش نمیگذره

برو با یکی از بچه ها دوستش کن و به اون بچه هه بگو که همیشه باهم دوست باشن پیش هم باشن بازی کنن