خیلی دلم گرفته باردارم شوهرم سابقه خیانت داره چن وقتیه میره مسافر کشی بیاین لطفا قلبم داره از غصه وا

یمیسته ماه اخر م اصلا حالم خوب نیس نمیدونم چه مرگمه فکر خودکشی ول کنم نیس کسی رو ندارم باهاش درد ودل کنم نگید وقتی خیانت کرد باید جدا میشدی ک اگر حمایت و پولشو داشتم ی دقیقه هم بااین سگ نمیموندم دارم درس میخونم بلکه بتونم برم سرکار اونوقت دخترامم برمیدارم ازش جدا میشم سربار کسی هم نمیشم .چن وقت پیشا وضعمون بد بود گف میرم مسافر کشی برا روستامون منم اولش مخالف بودم چون زمان کرونا رفت نگو با ی زن شوهردار ک اتفاقا هم روستاییشون بود دوست شده زنه هرجا میخاس بره زنگ میزد ب این بیا ببزم فلان جا بهمان جا منم ب هرکی میگفتم میگفتن نهه بابا تو شک بیخود میکنی تااینکه تو روستا پشت سرشون حرف دراومد.منم قهر کردم رفتم ک اومد گف غلط کردم برگرد دیگه مسافر کشی نمیرم بماند ک پدر مادرمم میگفتن الکی حساسیت بخرج میدی واینا منم برگشتم .خلاصه ایندفعه قبول نمیکردم بره ولی دیدم چاره ای نیس گفتم برو ولی حرفی حدیثی بشه دیگه منو نمیبینی .امروز رف نون بخره اومد دیدم ی شماره زنگ زده برنداشته بعدش این برگشته زنگ زده حرفم زدن باهم گفتم خب لابد کیه چون اگه نمیخاس من ببینم پاکش میکرد خلاصه اوند باعجله صبحونه خورد لباسای خاکیشو پوشید دخترمم گف بابا امروز جمعه هس گف اره من کار دارم میرم خاکارو از سرزمین بردارم .هوا سرده بمونین خونه ک یدفعه گوشیش زنگ خورده صدای ی زن ک اینو بااسم صدا میکرد اومد صدای زنه میخورد ۴۵ سالش اینا باشه علی اگر نمیری ما خودمون بریم اینم گف ن گفتم ک من سرزمین کار دارم الان میام اونم گف باشه پس خدافظ من دیوونه شدم شروع کردم این کیه غلط کرده صبح جمعه ای زنگ زده عجلت بزااین بود ک بری اونو ببری شروع کزد ک تو دیووانه ای هم روستاییمونه فلانه بهمانه خانوادگی میرن روستا منم گفتم غلط کردن اگر خانواده ای داشت ک میداد اونا زنگ بزنن ن ک خودش زنگ بزنه اسمتو صدا بزنه  زنگ زد بابام این روانی شده بمن تهمت میزنه و ....اخرسرم گف خوب کردم اصلا.گفتم خودت شماره تو دادی برگشت گف اره دلم خواس دوس نداری هررری خیلی دلم گرفته بخداا دارم میمیرم اینم بگم تو خط روستا واینستادن این رفته از دم درشون برداشته چون تو همراه من دیدم ک یکم بعد رفتنش زنگ‌ زده دارم از غصه دق میکنم نمیخام ریختشو ببینم