2777
2789
عنوان

کودک دو ساله دل داره

| مشاهده متن کامل بحث + 646 بازدید | 80 پست

شایدم بخاطر اینه که خیلی با دختر شما وقت نمیگذرونن، حس میکنم بعضی از خونواده ها اگه عروسشون غریبه باشه بچه هاشونم غریبه حساب میکنن، شما هم سعی کنید یه مدت بیشتر به دلشون بیاین، سعی کنین که روزایی که دختر عموش نیست به بهونه اینکه قراره اون روز و جایی برین اما دلمون براتون تنگ شد برین و سر بزنین، چون روزایی که اون هست توجها برا اونه، یا مثلا همسرت و دخترت هی سر بزنن شاید وقتی شما نیستی مادره بخاطر پسرش بیشتر با بچتون گرم بگیره، بعضی اوقاتم یه هدیه های کوچکی بگیرین ببرین براشون که مثلا یادتون افتادیم گفتیم اینا رو بگیریم، بدشون هم دست دخترت باباشم بگم دخترم برا مامان جونش چیز گرفته که یکم بیشتر توجه کنن، گاهی اوقات مثلا خواهرشوهره رو دعوت کن بگو بیا بریم خرید یا بگو داداشت همش دلش میخواست دعوتت کنم دیگه یکم باهاش گرم بگیر تا خر شه، بعضی اوقات برو کمک مادره یا مثلا براش چیزای محلی ببر باهاش بگو بخند کن قربون صدقش برو تا خام شن، ازون بچهه هم ناراحت نشو اگه اون بچه همچین رفتاری داره بخاطر کوچیکیش هست ، و بچه ها معمولا تو این سن دوست دارن که تنهایی بازی کنن و درکی از دوستی و تقسیم ندارن توی این زمان همه ی چیز مال اوناست، یوقتاییم که میبینی خواهرشوهرت زیاد باهاش وقت میگذرونه تو هم به شوخی دخترت رو بردار ببر پیششون بگو این یکیم دلش برا عمش تنگ شده، با خونواده برادر شوهرت هم رفت و آمد کنید و بچه ها رو ببرین پارک و اینا تا با هم بیشتر دوست شن، هر سری هم میرید پیشش براش یه چیزی بگیرید تا بیاد طرف شما و وابستگیش به اون عمش کمتر شه ، مثلا بگو این لباس یا اسباب بازیو دیدم گفتم برا آبجی کوچولومون هم بگیریم، مخصوصا فکر کنم خوب شه که براشون لباس و چیزای ست بگیرین بعد هی بگین خدااا دو تا آبجی شبیه دو قلوها شدن، بعد به خواهرشوهرت بگی بیا ازشون عکس بگیر چه بامزه شدن، هر وقتم دیدی خواهرشورت زیادی باهاشه بگو ول کن بابا ما هم میخوایم با این خانم کوچولو بازی کنیم و تو هم با بچهه گرم بگیر، موقع خداحافظیم اگه دیدی بچت میخواد باهاشون خداحافظی کنه بغلش کن بذارش تو بغلشون بگو خدااا دخترم میخواد با مامان جون عمه جونش خداحافظی کنه عمه رو بوس کن مامانو بوس کن، و در آخر توی همه ی لحظات شوهرت پیشت باشه که اگه با دخترت درست رفتار نکردن اونم ببینه و خودش رفت و آمد و کمتر کنه

میخاد شخصیت دخترتون تخریب کنه کل آینده و شخصیت تا ۳ سالگی تشکیل میشه ۷۰ درصدش توام تا میتونی ب دخترت ...

بخدا اصلا دختر عمو رو ن مادره بهش توجه داره ن پدره 

مادرش ب پدرش میگه حواست ب بچه باشه اونم ب مادرش 

برعکس من و همسرم مدام چشممون رو بچه اس

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


شایدم بخاطر اینه که خیلی با دختر شما وقت نمیگذرونن، حس میکنم بعضی از خونواده ها اگه عروسشون غریبه با ...

خیلی ممنون دوست عزیز بابت وقتی ک گذاشتی 

ما راهمون دوره  ب خونه مادرشوهرم برا همین زیاد نمیتونیم سر بزنیم 

بله درست میفرمایید وقتی دخترم تنها ا نجا باشه عمه اونو عزیز میبینه اما در کل اینکه واقعا حرفتون راسته عمه جاری رو خیلی خیلی قبول داره برا همین بچه اونم قبول داره اما متاسفانه از روز اول با من مشکل داشته چندین و چند بار از راه هدبه و تولد گرفتن و اینا وارد شدم اما منو تخریب کرد کیک و کادو گرفتم بردم تولد بگیرم براش اما اصلا اون روز خونه نیومد ک هیچ حتی طلبکار هم بود 

برا مادرشوهرم تولد گرفتم یه ماه باهام قهر کرد در کل این مادر درختر مشکل شخصیتی دارن و متاسفانه خیلی نمک نشناسن

اما در مورد جاریم ب اندازه کافی از ما پول کشیدن و وقتی دادن ک ارزش اون پول صفر شده اصلا دلم نمیخواد ریالی براشون خرج کنم همین الانشم بدهی دارن اصلا انگار ن انگار 

از طرفی متاسفانه ی سلام بدی ب این قوم ی کتاب حرف پشت سرت درمیارن ،فلانی از شما همچین گفته منم هی قسم و ایه ک نگفتم برا همین میل ب رفت امد زیادی هم ندارم 

متاسفانه من با همه خانواده ک مشکل ندارم بخاطر اونایی ک حرف و حدیثی نداریم میخوام برم چون مدل اونا همینه ک خونه مادرشوهر همدیگرو ببینن خونه هم رفت امد ندارن


دخترمو چشم حتما بیشتر توجه میکنم بهش 

بازم ممنونم از نظرت

سلام فاطمه عزیزم نمیشه ما نریم چون مادرشوهر من میگه خونه من رستوران نیس هر وقت دلتون خواست بیاین من ...

حرفت کاملا درسته من نمیدونستم مادرشوهر همه رو باهم دعوت میکنه تو حساس نشو به دخترت توجه کن ببین داره عمه اش رو نگاه میکنه یا سرگرم بازیه اگه حواسش نبود که خودتو اذیت نکن اصلا -اگه دیدی داره این فرق گذاشتن رو احساس میکنه سرگرمش کن بهرحال تو جامعه نصف ادما مریضن دخترت هم دیر و زود با این چیزا مواجه میشد غصه نخور

خیلی ممنون دوست عزیز بابت وقتی ک گذاشتی ما راهمون دوره ب خونه مادرشوهرم برا همین زیاد نمیتونیم سر ب ...

 اوه پس متاسفانه وضعیت خرابه، هیچی دیگه با اینا اصلا نباید رفت و امد کرد، نگران نباش یه مدت دیگه که بگذره دخترت که بزرگتر شد اگه همسرت ادم خوبی باشه خودش رفت و امد رو کم میکنه، شما هم سعی کنید بیشتر به خوانواده مادری سر بزنین، حداقل وقتی اونجا بهش محبت شه فکر نمیکنه که لایق توجه نیست، شما هم دخترت رو قوی بزرگ کن که در برابر اینا احساس ناراحتی بهش دست نده، مخصوصا شنیدم وقتایی که بچه ها با پدرشون وقت میگذرونن شخصیتش رو محکم تر میکنه

راستی اگه یوقت دیدی فرق میذارن فورا بچت رو بردار و اونجا رو ترک کن، تو دیگه زیادی کنار اومدی، میدونم بعضیا رو اونجا دوست داری اما به این تنهایی نمی ارزه، یه مدت باهاشون سنگین بود و هر وقت گفتن این چرا رفت محکم بگو برا بچم رفتم، بگو خودم تحمل کردم اما دیگه نمیذارم دل بچم رو بشکونین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  12 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  13 ساعت پیش