دوماه عروسی کردم خونمون تو یه واحد کوچیکه ،شوهرم توخانه بزرگ ومحیط باز زندگی کرده الان سختشه وبرا همین شب جمعه براشام میره خانه پدرش میخابه ومنو هم میزاره خانه پدرم شب اونجا بخوابم این شرایط خیلی بده برای من که تنها میره خانه پدرمادرش میخابه خانوادشم دخالت کنن خانه پدرمنم به دلایلی نمیتونه بخوابه
چیکار کنم ،شب جمعم قبول نمیکنه خونه خودمون بخوابیم میگن طاقت ندارم !
(درستش اینه خونه خودمون بخوابیم وصبح جمعه باهم بریم سر بزنیم )
فقط اون شب خونه کوچیکه/=
این ادا ها چیه لووس
شما هم برو همونجا بخواب
خونه پدرت هم نرو خونه خودت بمون
دقیقا برامون یک شب خونتون کوچیکه؟😂😐
باهاش صحبت کن
ببرش مشاوره
خواسته ت رو بگو
بقیه شبا چجور می‌خوابه پس ؟؟
شوهرت ناتوانی جنسی داره
کوچیک بودن جا رو بهانه کرده👌🤣🤣
توام باهاش برو نکنه شبای جمعه بهانش میره بیرون با دوستاش
..........۳ ساله از ...........!!!!!
اینا ننشون نزاییدتشون ببخشیدا اینا رو ریدن 😑عشقم عشقای قدیم که بدون گرمای تن خانومشون خوابشون نمیبرده
یکیش خودم چون شوهرم با باباش قهرکرده وگفته اجازه نمیدم رنگ زن وبچمو ببینید میگه بچه هارو بردار برو یه شهر دیگه منم هرهفته میام سرمیزنم گفتم مرد حسابی تو باننت مشکل داری خب بچه هاتو بردار برو اونوردنیا😂😂😂😂ننت که آرزوی دیدن منو نداره
کوچیکی خونه بهانه س یکی زیر گوشش خونده زنت رو اینجور عادت بده .حالا مطمینی خونه باباش میره؟؟!
