یا خود خداااااا
دختر دیوونه ای تو
تاپیکاتو خوندممم
چه پسر گوهی گیرت اومده
خواهرش تعقیبت کرده یواشکی به اون چه اخه بیشرف. مثه رانتده ها ننه شو میبره مهمونی و خودشم باهاش میره تورو نمیبره. میری خونشون توقع دارن همیشه تو ظرف بشوری. تا حالا رستوران نبردتت. خواهرش دیر دعوتتون میکنه بعد شوهرت میگه تو نیا خودم میرم. دوست داره بری سرکار خرج خودتو بدی
هرحا بخواد بدون اطلاع میره اما تو لحظه به لحظه میگی
اینم از طلا خریدنش
منم نگفتم شما، خود منم اولش یه لحظه داشتم قاطی میکردم 😂ولی خوب به این فکر کردم بعد پنج سال دوستی و جواب بله حتما خوبی هایی داشته دیگه. اسی چون عصبیه بداش میاد توذهنش شایدم بدبین شده. ضمن اینکه بازم میگم الان بدترین زمان برای فکر کردن به این موضوعات وتصمیم گیریه. واینکه به نظر دختر ساده و هیجانی ای به نظر میاد خواستم یکم اروم نظر بدم که تاثیر بدی روش نزاره.
