2777
2789
عنوان

خانم ها توروخدابیاین حالم خیلی بده نامزدم ب مامانش النگو گرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 123193 بازدید | 782 پست
ارزش نداره بگی فقط یک مدتی سنگین باش وقتی دلیلش رو پرسید اونجا رودر رو بگو

چرا ارزش نداره اینا میخان ی زندگی شروع کنن از الان افسارشو داده دست مادرش با وام ازدواجشون رفته طلا خریده انداخته دست مامانش بجایی که بندازه دست تازه عروس نگو ارزش نداره باید خشتکشو کشید رو سرش این چ موجودیه از اول شل نگیرین ک بعدا نمیشه جمعش کرد

خدایا دمت گرم ولی اخرش نفهمیدم اینجا که هستم تقدیر منه یا تقصیر من❤ 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

این موضوع باید تا قبل از ازدواج حل بشه 

اگر برای پس انداز 

چرا دستش می‌کنه 

به نظر میاد دیگ بهتون پس ندن

اما بازم شما بهتر میشناسیشون 

با عقل جور در نمیاد 

اگر از الان باهات مشورت نکنه خیلی شرایط سخت میشه برات 

خوب فکر کن بعد باهاش به زندگی زیر یک سقف برو 

چه میدونم شایدم حق داشته دوره زمونه خوبی نیست شاید خیلی باتدبیر بوده گفته یوقت اگر به مشکل برخوردیم ...

اره واقعا


جسارت نشه استارتر

ولی خب انقدر جامعه بد شده چشم همه ترسیده..

شاید خودمونم باشیم برای داداشمو همبن کارو بکنبم

شوهر منم سال 1400 ازدواج کردیم واممون 300 میلیون بود 150 مال من بود برد داد به خانواده اش واسه خودشون باغ خریدن😡😡 هر وقتم کار داشته باشن منو و شوهرم اول نفریم امسال 40 میلیون در آمد هلو شون بود رفتم کابینت خریدن واسه خونه اشون 

باید شما را در جریان قرار می‌داد

شاید با خودش فکر کرده اگر به اندازه دست شما می‌گرفت بعدا که حواست بفروشه روش نمیشد ار شما بگیره. 


 هیج وقت توی پیام ناراحتیت را نگو

حتما حضوری بگو

به نظرم با آرامش توی موقعیت مناسب بگو که

ما زن و شوهری

باید با همفکری هم بهترین تصمیم ها را برای زندگی مون بگیریم. قبل از هر تصمیمی با هم مشورت کنیم... شاید راه بهتری به ذهنمون برسه.

مثلا اگر به من گفته بودی بهت پیشنهاد میدادم که النگوهای را به سایز من بخری که موقتا همراه من باشه و پیش خانواده ام میگفتیم کادوی مثلا تولدم خریدی که تو هم سربلند باشی.

هر موقع نیاز بود میخروختیمش. نه تنها اونا را حتی طلاهایی که قبلا خریدیم را.


ولی الان که اصلا منو در جریان نگذاشتی من حس خوبی ندارم و حس میکنم‌سهمی توی تصمیم گیری نداشتم.


گلایه ات را با آرامش و محترمانه بگو

اسی دلیلش اینه گرفته برا پس انداز که بتونه برا جهیزیه ای پولِ پیشِ خونه ای چیزی بفروشه،بندازه دستِ تو ینی مالِ توعه و بقیه بعدا ببینن نیستشون میگن هنو هیچی نشده طلاهاتو شوهرت فروخته...

یا ممننه بهشون دل ببندی و ندی بفروششون

اگه چیزی ناراحتت کرد بگو تا دوباره بگم.

اینو بهش فرستادم دوستان 



یه چیزی بگم واقعا از کارت ناراحت شدم
مگه من همسرت نیستم؟
با وام ازدواجمون رفتی طلا خریدی؟ مگه با مامانت ازدواج کردی؟
چرا ب دست من النگو نگرفتی یعنی انقدر بهم بی اعتمادی؟ تازه عروسم ک هستم تو عروسی اونایی ک بعد من نامزد شدن طلاهاشون بیشتر از من بود حداقل ب دست من میگرفتی ولی باشه عب نداره یاد دادی بهم پنهون کاری رو و بی اعتمادی
تصمیم گیری کو؟ همش حرف بود ن

امیدوارم درک کنی چی میگم

چه میدونم شایدم حق داشته دوره زمونه خوبی نیست شاید خیلی باتدبیر بوده گفته یوقت اگر به مشکل برخوردیم ...

غلط کرده اعتماد نداره بهم ۵ ساله دوست بودیم چندماهه عقدیم اعتماد داره ولی نخواسته یا مامانش نزاشته ب من بگیره

اصلا احساسی تصمیم نگیر از همین الان یکم سیاست داشته باشاون النگوها موقتیه چند روز دیگه عروسی کنید می ...

اچیزی نفرستادم عزیزم فرستادم پاک کردم خوابیدن.

اتفاقا اونجاگفتم کار خوبی کردی گرفتی ولی بعدش فکرکردم با خودش گفتم چرادب دست من نگرفته 

حضوری ناراحت خودمو نشون بدم یا ن

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز