من داره ۲۵ سالم میشه بخاطر محیطی که توشم از ۱۷ سالگی خاستگار داشتم و ازدواج نکردم
هربار اسم خاستگار میاره مامانم اعصابم میریزه بهم مثل الان
حس میکنم هیشکدوم اونجوری ک من میخوام نیستن بدم میاد یکی مامانش براش تصمیم بگیره
یا سوال میاد تو ذهنم چرا با یکی دوست نشدن همونو بگیرن؟
خسته شدم
رد کن
سنت زیاد نیست
مجبورم نیستی با اینا ازدواج کنی وقتی به افکارت نمیخوره
خودت تا حالا با کسی دوست نشدی؟
فعلا زوده تا ٣٥ وقت داري
دلیلت بی ربطه
چون بعضیا دوس دارن سالم زندگی کنن
افرین قبول نکن
شاید خودش راضی به ازدواج سنتی.الان مشکل چبه؟
چیشون جور در نمیاد!!
خب بذار بیان صحبت کن به نظرم سنتی بهتره
معیارت پوله و شغله؟
من مدرنو ترجیح میدم چون دوست دارم طرقو کامللل بشناسم
مثلا وقتی عصبی میشه چیکار میکنه چه حرفایی میزنه
وقتی خوشحالم وقتی ناراحتم وقتی قهرم کنارمه یا نه
با اخلاق هم اشنا باشیم نه اینکه سنتی ازدواج کنم تازه گند کاراش در بیاد و صد تا فانتزی عجیب ببینم
عزیزم بهت حق میدم
منم مثه شما بودم
اول اینکه شما قراره یه فرصت به یه ادم بدی که بیشتر بشناسیش
الزاما قرار نیست با هرکی حرف میزنی باهاش ازدواج کنی
در یه چهارچوب مشخص باهاش صحبت میکنی
قرار نیس هرکی سنتی میاد خواستگاری درجا بشینین سر سفره ی عقد.یه مدت زمانی رو اختصاص میدین باهم صحبت میکنین و شناخت نسبی پیدا میکنین نسبت به هم
شد که عالی
نشد هم اتفاق خاصی قرار نیس بیفته
یه اشنایی بوده صرفا
لزوما همه قرار نیست با دوستی ازدواج کنن
خیلییی از ادما ترجیح میدن به صورت خانوادگی و معرفی ازدواج کنن به هزارویک دلیل منطقی و غیرمنطقی
سخت نگیر
