شوهرم میگه بیست روز دیگه کمکت میدم برا از شیر گرفتن صبر کنم یا بگیرمش

وای منم باید پسرمو بگیرم شوهرم میگه من میرم سرکار 

میگم باید یه هفته بمونی کمک کنی🙄

صبر کن هرچی سنش بیشتر بشه یکم درکشم بیشتر میشه تنهایی سخته و نمیتونی...فقط این دوهفته بهش محبت کن جوری ک حس کنه با شیر گرفتن تورو قرار نیس از دست بده

منم مثل توامم🥺

نه نگیر.

از لحاظ اینکه بچه بد قلق میشه و گریه و بهونه میگیره لازمه شوهر همکاری کنه، یا ببره بیرون بچه رو 

من اومدم دخترمو تدریجی از شیر بگیرم،  طبق نظر روانشناس ها،  اینقدرررر گریه میکرد هلاک میشد... چند روز همینجوری پیش رفت که موفقیت آمیز نبود خیلی هم از دست من ناراحت میشد فکر میکرد دوسش تدارم مثلا همش گریه میکرد ،  گفتم باید خودش قانع بشه مثلا مزه اش بد بشه،  آبلیمو زدم اصلاااا اذیت نشد،  یه بار امتحان کرد دید خوب نیست دیگه حتی اسمشم نیاورد،  اینطوری کمتر آسیب دید،  ببین بچه ت چجوری راحت تره 

آهان اینم بگم که شیشه نمیخورد قبل ازینکه از شیر بگیرم به شیشه عادتش دادم خیلی راحت بود،  کم کم دیگه شیشه هم نخورد الان همه چی رو با لیوان میدم بخوره

از شیر گرفتن یه پروسه طولانیه شما از الان شروع کن کم کم.

تعداد وعده ها غذاییشو زیاد کن که گشنه نشه و کمتر شیر بخواد.فاصله بین شیردهی هارو زیاد کن

مثلا اگه قبلا هر۴،۵ ساعت یه بار میدادی الان هر۷ ساعت بده

سرشو گرم کن غذابهش بده که گشنه نشه و به شیر خوردن فکر نکنه

من 2ماه پیش گرفتمش هنوز ک هنوزه داره اذیت میکنه 

ی دفه نگیرش هم خودت اذیت میشی هم بچه 

ماجرارو پیچیده نکنید .. بچه ی دو ساله درک و شعور قابل توجهی داره .. من با تدریجی گرفتن بچه از شیر اصلا موافق نیستم .. با خط لب قرمز دو تا ضربدر کشیدم رو سینه .. به دخترم نشون دادم گفتم مامان اوف شده .. و تمام ! 

به بچه توضیح بدید و اجازه ندید گرسنه بمونه .. راحت تر از چیزی که فکر میکنید باهاش کنار میاد 

من چسب سیاه  زدم رو سینه گفتم آخ شدم  تادو سه روز عزادار بود ولی نباید اجازه بدی با سینه بازی کنه چون عادت میکنه بچه داشتیم تو فامیل تا ۵،۶ سال میرفتن با سینه مامانشون بازی میکردن

خب پس کار شما خیلی سخت تره و یهویی نگیرش از شیر چون خیلی وابسطه ست ممکنه بچه اذیت شه از نظر روحی.از الان شروع کن هریه ساعت بعدش دوساعت