تو جیبش یه نخ پیدا کردم ازش توضیح خواستم گفت بخاطر فشار کار بوده گفتم مگر رو هرکی فشاره باید معتاد شه گفت دو نخ بوده گفتم غلط کردی و درگیر شدیم یکی محکم زدم تو گوشش الانم ده بار زنگ زده جواب نمیدم سرکاره میترسم سیگاری شه یکی دو نخ بشه پاکت عارش نشه پیش خودمم بکشه ناراحتم غمگینم گفتم اگه یبار دیگه سیگار تو جیبت دیدم یا اومدی بو سیگار میدی زن نیستم طلاقمو نگیرم جدی جدی هم گفتم بهش گفتم اگه یکبار دیگه دیدم میرم شهرستان هیچوقتم نمیام دیگه تو خوابت ببینی و تهدید کردم خودمو میکشم خیلی عصبانی شدم بنظرتون دیگه نمیکشه