خونشون رو کاغذ دیواری میکردن کل خونه ریخته بودن دختراش اومده بودن وسایلاشو بچینن
من کلاپامم نزاشتم😐😐😐😐فقط یدونه مرغ آوردن که بزار بپزه گاز نداریم
به اینم ناراحت شدم که به من چه گاز نداری
کاش مادرشوهرا تو روزهای عادی یه کم خوب تا کنن
تا یه کاری داشتن عروس با میل خودش انجام بده ازش متنفرم