راستش میدونم با چی مشکل دارن
میگن درس خوندی سربازی رفتی رشتتو بخون و ازین حرفایی که واس موفقیت میزنن
ولی وقتی ماشین سواری خدا تمن میگیره از تهران ببره شمال و درامدای بین استانی واس مسافرکشی خیلی خوبه و بالاس
یا حتی خطیای داخل شهری که علاقه دارم
بخدا مشکلم اینه نمیتونم وقتای اداری یه جا بشینم یا مثلا تو یک ساختمون دووم بیارم
از ارباب رجوع متنفرم مخصوصا صفای زیادشون و سمی بودنشون
خستم شدم از این نه گفتنشون.
تاکسی زردای سمندو میبینم جلو دانشگاها مدارس فرودگاها انقدر دلم براشون میره و میگم کاش منم جاشون بودم
میددنم ماشینم خرج داره ولی اگه دخل و خرج نمیخوند این همه ماشین زرد و سلز نمیدیدیم که