کوچیک تر ک بودم بعضی موقع با خودم می گفتم کاش مامان بابام کسای دیگه بودن ولی الان از ان موقع ک این فکر کردم خیلیی خجالت می کشم و ب خودم لعنت می فرستم مامان بابام دوست داشتن دانشگاه خوب تحصیل کنم ولی من قبول نشدم شرمندشون هستم تا همیشه
خیلی وقتا حرفایی بهشون زدم ک ناراحت شون کردم و ازشون معذرت نخواستم بابت همان حرف ها عذاب وجدان دارم
الان ک خوب واسه کنکور نخوندم و قبول نشدم روم
نمی شه بهشون بگم ک ازاد یا پیام نور ثبت نامم کنن از طرفی هم هنوز نمی دونم پشت بمونم یا برم دانشگاه