بچها رو اعصابم میرن من کنکور دارم بهش گفتم ک پنجشنبه بعد از ظهر خالیم بیا بریم بیرون
۴ هفته است ک هعی به بهانه های متفاوت پیچونده مهر اومد رفت این هنوز چیزه
زنگ زدم میگم کجایی میگه با خاله اومدیم خیابون
منم گفتم همون خاله برات خوبه بعد گفت نه نمیخواستیم بیایم ولی ی جوری شد شرایط ک اومدیم
منم دیدم داره بهانه میاره گفتم برو برو با همون خاله خداحافظ بعد اومد حرف بزنه ک قطع کردم .
روز دوم پریودیمم هست میدونم یکم از اونه
ولی از کارای خانوادم واقعا حرصم میگیره
من در طول هفته نیستم یک اخر هفته خالیم بازم منو میندازه خونه میره با خاله
خب با خاله ی عتیقه شنبه تا چهارشنبه برو ازت کم میشه؟
برگشته میگه فردا میریم
گفتم فردا کار دارم بعد میگفت ایراد نداره میریم
اعصابم یعنی اینقدر خوردهه
اصلا حقشه ک قطع کردم