گاهی وقتا باهام حرف میزنه ولی بضی وقتا اصن تو خیابون بضی وقتا سلام میکنیم بضی وقتا روشو بر میگردونه. عیدا باهمه روبوسی میکنه با من نه. کسی پیشم باشه ب اون دست میده ب من نه البته گاهی. بچم بدنیااومد اومدن خونمون ولی اصن تبریک نگف وخیلی کارای ضایع و بی محلی های دیگه. درکل هروقت بخواد میاد کنارم نخواد یجوری محل نمیده انگار وجود ندارم . هیچ بحث و دعوایی نکرذیم بنظرتون چرا؟؟؟ من هزچی سعی کردم احترامشو داشته باشم نشد. بنظرتون چرااینجوریه و من رفتارم چطور باشه. تاپیک تکراری زدم هرکی نظر نداده بده مرسی. لطفا و خاهشن نگید درگیر فکرجاری نشو. درباره سوالم نظر بدید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اخه میدونم سر چی با مادرشوهرم اینا حرف نمیزنه من ۶ ساله عروسشونم هیچ بدی از هیچکدوم ندیدم تازه با م ...
بازم شاید از همه چی خبرنداری خب بعضیا با یه عروس خوبن به دلایلی ، با اون یکی نه اونی که تعریف کردم اتفاقا مادرشوهرش بهش گفته به اون یکی عروسم گفتم هرکدوم خوب باشید باهاتون خوب میشم عروسشم گفته منم همینطور و جوابشونو داده گفته فلان بدی کردین و به گوش بقیه رسونده چه بدی هایی کرده چون مادرشوهرش تو جمع می بوسیدش الکی میگفته عروسمو دوست دارم بهش کاری ندارم و دعای خیر می کرده براشون