من داشتم علتش فشار های روحی از طرف شوهرم بود خیلی گفت نمیخوام و حتی برام وقت دکتر گرفت سونو برد قرص خرید داد دستم گفت برو خونه پدرت سقط که شد میام دنبالت ،
اتفاقا منم آمادگی نداشتم چون هردو کارمندیم هردو دور از خانواده هامون یه شهر دور و بی امکاناتیم ، من خودم کوتاه اومدم وگرنه میتونستم جلوش بایستم بعدش خیلی پشیمون شدم اونقدر که بعداز اولین قرص رفتم ۵ تا بیمارستان اما کسی کمکی نکرد حتی بعضی ماما ها بهم پوزخند زدن که حالا یادت افتاده؟
فرشته خودمو هدیه ای که خدا بهم داده بود رو پس فرستادم تا روز مرگمم نمیتونم فراموشش کنم با اینکه بعد از اون دوباره زیر نظر دکتر اقدام کردم و الان باردارم ولی ۳ سال پیش رو هرگز فراموش نمیکنم....
کاش یکی محکم میزد تو گوشم بلکه بیدارشم