**اگر در غار تاریک و سرد زندگی میکردم!**
خیلی از آدمها دوست دارند در یک خانهی مدرن با امکانات رفاهی زندگی کنند، اما من به عنوان یک موجود خاص، تصمیم گرفتم که در یک غار تاریک و سرد زندگی کنم! بله، شما درست شنیدید؛ هیچکس نمیتواند به اندازهی من از زندگی در دنیای سرد و تیره لذت ببرد!
اولین چیزی که در غار تاریک و سرد به چشم میآید، این است که هیچوقت نیازی به پرداخت قبض برق ندارید! آقای مدیرکل قبوض چه از شانس خوب ما، چیزی در این غار پیدا نمیشود. تنها چیزی که همیشه روشن است، فکر و خیالهای مختلف من درباره این است که چطور میتوانم غار را به یک استودیو هنری تبدیل کنم!
هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشوم، به دیدن نقاشیهای دیواری خودم میپردازم که البته کارهای تصادفی هستند. ممکن است فکر کنید که این نقاشیها شگفتانگیز هستند، ولی بیشتر شبیه به آثار هنری یک کودک شش ساله میمانند. نتیجهاش این است که تمام دیوارها شبیه به یک نمایشگاه آثار هنری با تکنیکهای نقاشی با چوب و سنگ به نظر میرسند!
دیگر مزیت زندگی در غار این است که شما هیچوقت مجبور نیستید به مهمانیها بروید. وقتی دوستانم میپرسند که «چرا به مهمانی نمیآیی؟» من میتوانم با افتخار بگویم که «متأسفم، نمیتوانم بیایم؛ غار من همانند یک قالب یخ است و من در حال تجزیه و تحلیل بافتهای سنگی آن هستم!» هیچکس نمیتواند با این توجیه من را به مهمانی دعوت کند!
حالا بیایید کمی به سرما فکر کنیم. بله، زندگی در یک غار سرد به معنای کلی «دستکش و شال و کلاه» است! من هر روز برای گرم نگه داشتن خود نیاز دارم که لباسهای اضافی بپوشم، اما به چالش کشیدن مد روز همیشه جالب است. ممکن است یک روز تصمیم بگیرم که خودم را به عنوان «مدل غاری» معرفی کنم! بیتوجه به اینکه تا کجا میتوانم پیش بروم، چیزی که مهم است این است که در دنیای مد غار، من بهترین هستم!
زندگی در غار تاریک و سرد به طور کلی فوقالعاده است. بله، به خاطر داشته باشید که در غار، مشکلات روزمره مثل گم کردن کلید یا فراموش کردن نام دوستی وجود ندارد. زیرا در اینجا شما تنها هستید و تنها کسی که باید از او عذرخواهی کنید، سنگها و دیوارهای غار هستند!
پس اگر