همش گریه میکنه.استرس داره.همینکه شب میشه میگه مامان میشه فردا نرم.من میگم واجبه و نمیشه.اما استرس رو میبینم درش و التماس میکنه که نرم.
صبح هم گریه میکنه خیلی.بزور میبرمش.
احتمال زیاد میدم مشکلش اینه تو جمع غریبس و نمیتونه با بچه ها مچ بشه.
رو حیش هم میشناسم دلش میخواد رییس باشه.و شاید میبینهداونجا نمیتونه.و اینکه خجالتیه.
انقد با من و باباش بود خوب بود ارتباطاتش که فکر نمیکردم یرروز این خجالتی باشه.
خیلی ناراحتم.دارم دیوونه میشم انقد غصه میخورم.
میگن عادت میکنه پس چرا عادت نکرده هنوز😭