مامانا سایت بیاید دخترم از مهد می‌ترسه خیلی😭

خواهرزاده منم عین دختر شما بود

کلیی لاغر شد اون سال

همش استرس داشت

حتی شب ادراری پیدا کرد 

دلیل اصلیشم این بود ک دوست نمیتونس پیدا کنه

میومد الکی الکی میگف با فلان کس ها دوست شدم اینجوری کردیم اونجوری کردیم

واای خدا یادم میوفته ناراحت میشم

کلاس اولم یکم اذیت ولی بهتر شده بود

الان دومه خیلی خوب عادت کرده 

میدنی آبجیم چیکار کرد؟؟

مشاور اینام خیلی بردش ولی فایده نداشت

آبجیم با چندتا از مادر همکلاسی هاش دوست شد

بچه هاشونم باهم دوست شدن

حتی بعد تایم مدرسه قرار میزاره باهم میرن پارک اینا بچه ها باهم بازی میکنن بهم نزدیک میشن

آبجیم خودش براش دوست پیدا کرد 

شمام باید همینکارو بکنین الان اگه مریضم باشه ب خاطر دوستاش میگ باید برم

تنها راهش همینه 

مربیش اشتباه میکنه مهدش رو عوض کن

منم یه پهد دخترمو بردم همینطور مربی میخواست بزور بچرو ازم جدا کنه بچمم التماس که نمیرم منم رهاش کردم

یه مدت بعد بردمش یه کلاس کودک یک ساعته که چهار چلسه اول مادر و کودک باهم بودن جلسات بعد کودک جدا میشد و به مرور زمانش زیادتر میشد 

کلا مشکل دخترم بدون هیچ اضطراب و فشاری حل شد

اره اینم یه راه حله که با یکی از بچهای کلاس خارج فضای کلاس دوست بشه و رفت و امد داشته باشه و با اون بره مهد و بیاد 

ولی اینکه استرس و ترس بچرو نادیده بگیری و بزوووور بدون اینکه ذره ای دلش بخواد میفرستیش بدترین کاره

اصلا بالفرض یه سال دیرتر بره مدرسه یا سال اول مدرسه رو تو خونه درس بخونه

آسمون به زمین میاد؟؟؟

چه روانشناس بی سوادی! 

واقعا نمیفهمه رو روان بچه تاثیر میذاره؟ 

یه مدت نبرش پیگیر دلیلش باش که چرا خوشش نمیاد از مهد

شاید کسی بهش چیزی گفته

نمیتونه دوست پیدا کنه و... 

ان شاء الله که عادت میکنه عزیزم، سنش کمه، طبیعیه به شما وابسته باشه تا حدودی 

واقعا بنظرم روان شناسی قدیما اینطوری بوده یه چیزی میگن عمه تراپی؟😂

باید براش دوست پیدا کنی.. خواهرمنم همین بود نمیرفت مامانمم معلم بود نمیتونست هرروز بره بشینه تا این بره یکسره گریه و جیغ که نمیرم یه چند بار بابام بردش بایه دختره دوستش کرد خوراکی گرفت یواشکی داده بود به دختره که بهش بده... دیگه از خارج از مدرسه هم با دوستش قرار پارک و بیرون گذاشتیم یه چندبارم آوردیم خونمون باهم بازی کردن دیگه خواهرم علاقه مند شد

خب اون دری وری گفته متاسفانه

سواد درست نداشته..‌.

بچه توی ذهنش این هستش ک شما میذارید اونجا

دیگ نمیرید دنبالش

اگررررر البته از روز اول اینطوری ناراحت بوده

بچه ها اندازه ما از مسائل درک ندارن

اگر یکی دو روزی شاد و با خوشحالی رفتع

حالا میگه نمیرم

داستان چیز دیگه ست با مربی یا بچه ها به مشکل خورده

❌️ اضطراب جدایی هم فقط توی این تشکیل نمیشه ک ما کارمند باشیم بچه رو بسپاریم کسی

با یه خطای کوچیک میتونه درست بشه

در نهایت پیش یکی دیگ ببریدش❤️❤️❤️

به زور نمیشه متوسل شد اصلاااا

ببینید روانشناس های کودک دیگ چی میگن

اجباری نیست اگر خیلی اذیتم نبر.

مدرسه فرق می‌کنه بزرگتر هم میشه..نیمه اولی یا دومی بچتون

عزیزم پسر جاریم هم دقیقا همین مشکل رو داش هر ترفندی بگی اجرا کردین از کتک گرفته تاااااا کادو توی مهد و بردن گوشی با خودش نرف ک نرف اخرش بردیم پیش ی روانشناس خوب خوب شده الان دیگه خودش تنهایی میره و میاد ب نظرم ببرش پیش ی روانشناس

وابستگی زیاد به مادرم داشتم دلم نمی‌خواست جدا بشم