من هیچوقت اعتقاد نداشتم اما مادر شوهرم با حسرت به بچم نگا کرد و هی گفت میخواستی چیکار بچه رو هی واسه شوهرم تکرار کرد و دقیق بعد اومدن از خونش پسرم سوخت رسما دو ماه درگیر بیمارستان بودم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.