انروز مدرسه م جلسه مشاوره با مادران رو داشت به مامانم گفتم جلسه مهم هست برو گفت باشه اخه خواستم حداقل با حرف های مشاوره رفتار اش عوض بشه مشاور برگه داد گفت چیز های که میخواهید له مادر تون بگید رو بنویسید منم نوشتم اومدم خونه زنگ زدم میگه بابات رفته گفتم بگو برگرده برگشت و الان سر درد گرفته نفس ب زور میکشیم گریمم داره میاد کلاس هفتم هستم