دخترم و دخترعموش ینی دختر جاریم

چونکه یکسال باهم اختلاف سنی دارن خیلی تو مقایسه ان

اون بورو فرفریه 

دخترم گندمیه و موهاش لخت و شلاقی درنوع خودش خیلی قشنگه

ولی میرن کنارهم بقیه نظرای تومخی و مزخرف میدن مخصوصا اون یکی جاری گردن شکسته ام که همش میگه عسل دخترجاریم رو میگیرم واسه پسرم حالا بچه ۸ سالشه

کلا مغزش تو گوهه

خلاصه ناخوداگاه توجه ها رو اون دختره و بچه من باهمه موارد ظاهری خاصش توچشم نیست حساس و نکته سنجه و همین میشه باعث بداخلاقیاش

شاید باورتون نشه ولی اون یکی جاریم ازش سوال میکنه مثلا اسم معلمت چیه جواب نمیده هیچوقت نمیده 

حالا اینا به کنار من بچم برام قشنگترینه و عاشقشم ولی یه چیزی هست احساس میکنم درحق بچم ظلم کردم اگ سایت خراب نیستعکس میدم

رو نوک بینی دخترم یه زائده گوشتی دراومد س سالگی درحد نوک سوزن 

بعدخودش افتاد دوباره چهارسالگی درومد اینبار نیفتاد من بردمش دکتر بهش یه محلول داد زدم افتاد ولی جاش موند یه ذره هم گوده

من همش عذاب وجدان دارم 

بعد هربار این جاری خیرندیدم میگه دیدی بینی بچه جاش مونده توی روی خود بچم اونم بهم میریزه بدش میاد فقط ۷ سالشه 

حالا کسی اگه درمانی واسه جای زخم داره یا دستگاهی دکتری بهم بگه اجرش با خدای احدوواحد