مربوط به یکی از افراد خیلی نزدیکمونه
همییییشه شوهرش هواشو داشت
جونش درمیرفت براش
حرف حرف خانوم بود کلی خرج میکرد شوهرش چندجا کار میکرد بتونه خرج اینارو دربیاره
یه خونه داشتن
فروختن رفتن جای بهترمثلا از خونه ۱۲۰۰
رفتن خونه ۱۵۰۰ تومنی
بعد چندماه پیچید میخوان جدا بشن
من تا چند وقت هنگ بودم
باورم نمیشد همیشه مثل دوتا عاشق رفتار میکردن
همیشه بهشون غبطه میخوردم
(هیچوقت از روی ظاهر قضاوت نکنید )
چندساله درگیر طلاقن که بتونه خونرو بگیره مهریشم بگیره نفقه هم بگیره
شوهرش نمیداد خودشو
بچه هاش کلللی عذاب دادن پدرشونو اما مقاومت کرد مرده...
الان یه دفعه اومده گفته خونه نمیخوام فقط طلاق بده
بازم شوکه شدیم خدا منو ببخشه نباید قضاوت کنم
ولی شک کردیم نکنه پای کسی دیگه درمیونه باعث این تغییر رفتار ۳۶۰ درجه ای شده