2777
2789

هرجورخودش دوست داشت بازی کرد...مار میکشت... دلش برامن میسوخت که موندم جا.... منم میورد پیش خودش... اگه هم میزدم جلوش از پله میوردم پایین. 

خوشحالم از بازیش... اخرم دوتامون برندعه اعلام کرد 4سالشه...لذتی بردم که نگو... شادم کرد. بابچه هاتون بازی کنید...... براماهم دعاکنید... تازعه بازی شکار دایناسور ودزدم میریم... الانم دارعه بادخترکوچولوم بازی میکنه.. میزنش......گاهی وقتاهم خیلی رومختمه... 

برام دعاکنید برای زندگیم.....    از خدامیخوام تو لحظه های غیر ممکن شادتون  کنه... 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

سهام عدالت

انبه7 | 20 ثانیه پیش

زایمان

2ha | 28 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز