❌لطفا کسی خوشش نمیاد بره بیرون حوصله بحث ندارم❌ دیوونه شدم رسما چند تا تاپیک زدم الان از بیکاری 😂😂 شوهرم بچه هارو برده بیرون امروز از راحتی دارم نفس میکشم😂..
لطفاً بیاین از خاطرات عقد و شیطنتایی که داشتین بگین خانومانه کنار هم بخندیم 😂😜
حدود یک هفته بعد از عقد اولین موقعیت تنها شدنمون پیش اومد اگه اشتباه نکنم ؛ مادرشوهرم میخواست بره خرید کنه ب زور دستشو گرفته بودن که نره آخه خجالت میکشیدم تنها بشم با همسرم 😂ولی خب آخرش رفت و تنهامون گذاشت😶
من اولین روز قبل از عقد با شوهرم رفتیم بیرون سیب درختی و پرتقال بردم تو تو ماشین پوست گرفتم خوردم ای ...
ببخشید...خوردیم
خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوههای صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقالمن گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
وسط تابستون دریچه کولر بسته بود رسما از گرما پختیم 😶😶
حدیث هستم،۲۴سالمه ،درحال اقدام بارداری ام ، من عشق ورزشم و هروز ورزش میکنم،زندگی سالم به دور از نوشابه،الکل ،قلیون ،قهوه عاشق دویدن و دوچرخه سواری،۴ تا دوچرخه حرفه ای دارم ،سبک سالم زندگی رو بهت رایگان یاد میدم
حدیث هستم،۲۴سالمه ،درحال اقدام بارداری ام ، من عشق ورزشم و هروز ورزش میکنم،زندگی سالم به دور از نوشابه،الکل ،قلیون ،قهوه عاشق دویدن و دوچرخه سواری،۴ تا دوچرخه حرفه ای دارم ،سبک سالم زندگی رو بهت رایگان یاد میدم
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
اون بنده خدا هم عجله ای درست کرد که نپخته شده بود میخواست زود بیاد بعد موز هم اورده بود موز سیب زمی ...
ترکیب سمی😂...اگر آدم مناسبی بود میموند! ان شاءالله یه آدمش سرراهتون بیاد
خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوههای صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقالمن گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖