شاید بگید ناشکری نکن و... ولی واقعا ارامش زندگیم رفته
کنار شوهرم حالم خوب بود و ارامش و عشق داشتیم ولی ۶ ماهه زایمان کردم نه خواب درست دارم نه میتونم تفریحی کنم تا حتی یه تلویزیون ببینم یا با شوهرم در ارامش صحبت کنم رابطه که به کنار کلاا
وقتی دیشب تصمیم گرفتی کم کم دست ب کار بچه بشی
تاپیک هایی ک میبینی:
کمک نداری؟
اگر می تونی پرستار بگیر خییییلی جلو میندازه چه روحی روانی چه جسمی
بزرگتر بشه مشکلاتش عوض میشه
اما شما ارامشت بیشتر میشه چون میتونی خستگی در کنیر
الان بچه کلا ب شما وابسته هست برای همین بار زیادی رو دوشت هست
خوب میشه عزیزم ماهم همین بودیم
دیروز پریود بودم حالم خیلی بد بود ولی مهم نیست باید به بچه شیر بدی یسره بغلش کنی
بعد میگی جهنم حداقل شب میخوابم بهتر میشم
شبم بچه تا صب هی چرت میزنه هی گریه میکنه و تا صبح نمیخوابی
شما برنامه نداری عزیرم دلیل منطقی و محکمی برای بچه دار شدن نداشتی احتمالا به خودت زحمت ندادی دوتا سرچ تو اینتزنت بکنی ببینی زندگی بعد بچه دستخوش چه تغییراتی هست!
عزیزم برا همه ما همینه هر ماه ک میشه نسبت ب ماه بعد بزرگتر میشه برات بهتره ماهم این سختیا رو رد کردیم الان بچمون نصف روز مدرسه بعد خواب تلویزیون درس بیرون بازی غروب باشگاه کلی هم وقت داریم دور همیم آرامشم هست روزی بود ی لحظه نمیزاست بخوابم اما الان راحتم مادر شدن همینه دیگه
شوهرت باید همراهیت کنه
خوب بچه داری سخته و مشخص
باید زرنگ باشی و برنامه ریزی کنی
من پسرم بشدت اذیت کن بود
یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی
ولی با برنامه به همه چی میرسیدم
مخصوصن بعد ۶ ماهگی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز